داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘شیخ مرتضی انصاری (١٢) 📣متن کامل مطلبی که در پستهای گذشته به صورت ناقص ذکر شده👇 آقا م
☘شیخ مرتضی انصاری (١٣) فاضل عراقی در «دار السلام» از قول آقا میرزا حسن آشتیانی که یکی از افاضل شاگردان شیخ بوده است، نقل می کند: گاهی از اوقات با جماعتی از طلاب در خدمت شیخ، به حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، مشرف می شدیم. اتفاقاً در اثنای عبور، بعد از دخول به صحن مطهر، شخصی با ما برخورد و بر شیخ استاد سلام کرد و از برای مصافحه و بوسیدن دست شیخ آمد. بعضی از همراهان، برای تعریف آن شخص به شیخ عرض کردند: این شخص فلان نام دارد و در «جفر» و «رمل» ماهر است و ضمیر هم می گوید. ⚡️⚡️⚡️ شیخ استاد چون این بشنید، متبسم گردید و به جهت امتحان به آن شخص فرمود: اگر ضمیر می دانی، مرا خبر ده که در خاطر به چه چیز فکر می کنم؟ آن شخص بعد از تأمل عرض کرد: در خاطر خود گرفته اید که آیا حضرت صاحب الامر علیه السلام را دیده ام یا ندیده ام؟ شیخ چون این را شنید، حالت تعجّبی در او ظاهر گردید؛ اگر چه تصدیق صریح نفرمود. آن شخص عرض کرد: آیا فکر شیخ این نبود که گفتم؟ شیخ ساکت گشته، جوابی نفرمود. ⚡️⚡️⚡️ آن شخص اصرار نمود. شیخ در مقام اقرار فرمود که خوب، بگو ببینم دیده ام یا ندیده ام؟ آن شخص عرض کرد: آری دو دفعه به خدمت آن حضرت شرفیاب شده اید؛ یک دفعه در سرداب مطهر و دفعه دوم در جای دیگر. شیخ چون اینطور دید، مانند کسی که نمی خواهد امور دیگری ظاهر شود، روانه گردید. 📗اندکی تغییر از کتاب زندگانی و شخصیت شیخ انصاری @Manavi_2