🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگوقتی اعمالم را مرور میکردم
بـه صـحـنـه عجیبی بـرخوردم.
یک روز از پلی در حال عبور بودم. آدامسی ازجیبم برداشتم و آن را در دهان گذاشتم. پوست آدامس را به سمت رودخانه ای که زیر پل بود پرت کردم و بدون هیچ اطلاعی گذشتم...
آن جا فهمیدم که این پوست آدامس و آشغال های دیگر در رودخانه چه بلای وحشتناکی بر سر محیط زیست و مردم می آید و من در قبال این پوست آدمس کوچک مسئول بودم...
📙 کتاب تقاص. اثر گروه شهید هادی
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2