خویشتن نشناخت مسکین آدمی...
✍روح الله کریمی خویگانی
*مارادونا* یه مدت به خاطر افسردگی بعد از ترک اعتیاد تو بیمارستان روانی بستری بود وقتی داشت مرخص میشد گفت:
"اینجا آدمای زیادی هستن که همه دیوونه ان، یکی میگه من چه گوارا هستم همه باور میکنند، یکی دیگه میگه من گاندی ام همه باور میکنند ولی وقتی من بهشون میگفتم که من مارادونا ام همه بهم میخندیدن و میگفتن: هیچوقت، هیچکسی، مارادونا، نمیشه. . .
*و من از مردم خجالت میکشم که چی به سر خودم آوردم*
گاهی فکر می کنم این قصه درست مثل قصه خیلی از آدم هاست که نمی دونیم کی هستیم و قرار بوده که چی بشیم.
دارم فکر می کنم به صحنه ای که لحظات عمر هر انسانی است و اعضا و جوارح اون دارن سرزنشش می کنند و با صدای بلند فریاد می زنند و می گویند: ما می توانستیم با هدایت تو به اعلی علیین برسیم ولی تو با ندونم کاریت، با هوسرانیت، با بی فکریت، با کارهای هیجانیت، با غفلتت، با ... ما را به چه روزی انداختی،....ما نه تنها رشد نکردیم، بلکه با تو ضایع شدیم، کاش ما اعضای بدن تو نبودیم..
به قول مولانا
خویشتن نشناخت مسکین آدمی
از فزونی آمد و شد در کمی!
#خرد_زیستن
#انسانشناسی
#انسان_در_اسلام
پرورش
#خود_عالی
@Manodaneshjooham