📃
#مسلم در مجلسی که شیعیان آمده بودند، نامه امام خواند. همه گریه کردند از شوق. عباس پسر شبیب بعد از صحبتهای مسلم گفت: من از بقیه چیزی نمیگویم و از دل آنها چیزی نمیدانم. از طرف آنها وعدهای نمیدهم که باعث فریب شما بشود؛ ولی به خدا هر وقت مرا بخواهید، میآیم. با دشمنان میجنگم و با شمشیر خودم برایتان شمشیر میزنم تا وقتی خدا را دیدار کنم. از این کارها هم هدفی جز ثواب خدا ندارم.
📖
#قصه_کربلا ׀ ۳۷ صفحه ׀ مهدی قزلی
🌱با ما همراه باشید
📌
#من_و_کتاب
🆔
https://eitaa.com/Manvaketab_info