‍✍ ۵ 🌙 شب جمعه ای دیگر از راه رسید و من باز هم اینجا هستم، در خانه پدری ام در جمکران (۱) و حال این منم و سیاهی و سکوت و خلوت نیمه شب جمکران عشق... سکوتی که زیباست و وصف ناشدنی ... من اما می گویم درست است که این حال دوست داشتنی ست، اما اگر کسی در همه حال دلش با صاحبخانه باشد، در اوج شلوغی نیز کافی ست تنها یک لحظه نگاهش به آن گنبد زیبای فیروزه ای گره خورد، تا دیگر هیچ چیز و هیچکس را نبیند، گویی که فقط اوست و امامی که می داند در همین لحظه، او را به نظاره نشسته و آماده ی شنیدن صدایش می باشد، تا با حالِ زیبایِ دل، با پدر سخن گوید و آرام گیرد. 🤗 مـღـدی جانم! تصویر روح‌بخش گنبد فیروزه ای تان در قاب چشمانم چقدر زیباست، آن هنگام که از دور قدم به قدم به سمت‌تان می آیم و نزدیک‌تان می شوم، انگار که هرچه فاصله ام کمتر می شود، به شما نیز نزدیک تر می گردم و صدایم هم حتی بهتر به گوشتان می رسد. می آیم و آنقدر نزدیک می شوم که گویی هر آن می توانم دستانم را دراز کنم و گنبدتان را در آغوش کشم. اما در نهایت، دیوار پیش رویم راه را بر من سد می کند و دیگر اجازه ی عبور به من نمی دهد، اینجاست که دیگر قدم هایم متوقف می شوند، و من مشتاقانه دلم را راهی کنم تا پرکشد به سمت‌تان. این حال آنقدر زیباست که می خواهم ساعت ها بمانم و نظاره گرتان باشم، آخر مگر عاشقانتان جز جمکران عشق، ماوایی دیگر هم دارند؟ در طول مسیرم اما، به رسم و آیین همیشگی، شنوای صوتی نیز هستم که عجیب با دلم بازی می کند و مرا یاد کوتاهی ها و غفلت هایم می اندازد: ⬅️ ... گناه من به انتظار تو نشستنه نشسته عاشقی گناهه، عشق رفتنه ... عهد می بندم دیگه اشکاتو در نیارم ولی سخته دووم بیارم توی عشق تو کم می زارم، تو اما نه ... تو منتظر تر از منی تموم شه غیبتم دروغ میگم عاشقم، ولی بزار بیام خدا کنه بهم نگی تمومه فرصتت دعا بکن که خوب بشم آقا به حرمتت یه کاری کن که من نشم دلیل گریه هات یه کاری کن نشم دلیل طول غیبتت (۲) ➡️ 😔 پدرجانم! برای همه ی کوتاهی ها، کاستی ها و غفلت هایم شرمنده ام و شرمسار از اینکه گاهی فرزند خوبی برایتان نیستم‌. شما را به مادرتان زهرا (س) قسم می دهم که به حق همین لحظه ای که روبرویتان ایستاده ام مرا ببخشید، این فرزند سر به هوایتان را حلال کنید و از همین جا و همین فاصله نگاهم کنید و دستی بر سرم کشید، چرا که مطمئنم با نگاهتان غبار از دل زنگار گرفته ام زدوده می شود و حال و روز دلم و روزگارم عوض می شود. 😫 پدرم! خسته ام... خسته و سرگردان و پریشان... و شما تنها کسی هستید که می توانید پایانی باشید بر تمام سرگشتگی های اهل عالم حتی... شمایید که می دانید بهترین برایم کدام است. اصلا کاش میشد خودتان دستانم را بگیرید و به همان راه و مسیری برید که خود می خواهید و می دانید که توان انجامش را دارم، تا با درک رسالتم، آرام گیرم، ولی نه آرامشی از جنس سکون و بی خبری و بی دردی... 💓 آرامشی از جنس معرفت و تلاطمی از جنس غیبت طاقت فرسای شما، تلاطمی که همچون موج دریا نه تنها مرا، بلکه اطرافیانم را نیز به پیش راند تا هیچگاه دنیا و تعلقاتش نتوانند به بندمان کشند و در خود غرقه کنند. تا محقق شود آنچه که خدواندگارمان فرموده: "إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ" (سوره اعراف/آیه ۱۲۸) 💞 آرامشی از جنس طاعت و بی قراری ای از جنس غیبت پر ملال شما، بی قراری ای که در بند بند وجودم رخنه کند تا در همه حال به یادتان باشم، در همه ی امور در جستجوی کسب رضایت‌تان باشم و هر کجا را که می نگرم ذات حق باشد و نشان شمایی که زیباترین جلوه اش هستید و همان آخرین ذخیره، برای برپایی حکومتش در این عالم، چرا که خود در وعده ی تخلف ناپذیر خویش فرموده: "أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ" (سوره انبیاء/آیه ۱۰۵) ❣آرامشی از جنس ولایت و دردی از جنس غیبت جگرسوز شما، دردی که تمامِ وجودم را به لرزه درآورد تا نه فقط برای درمان درد خویش، بلکه برای رهایی همه ی انسان های مظلوم و پردرد این عالم، سراسر تلاش شوم و جهاد... و شما نیک می دانید که درمان، تحقق همان مدینه ی فاضله ایست که جز با ظهورتان به حقیقت نخواهد پیوست، چرا که مهربان پروردگارمان فرموده: "وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ" (سوره قصص/آیه ۵) 🙏 اماما! به حق جدتان حسین (ع) طاعت و معرفت و ولایت را روزی همیشگی مان کنید و تلاطم و بی قراری و دردی از جنس غیبت تان را نیز نصیب مان فرمائید تا با استعانت از الله، تمام کنیم این روزگار پر محنت نبودن‌تان را. 📌 پی نوشت: 1⃣ اولین شب جمعه ی جمکران، بعد از فوت پدرم 2⃣ آهنگ صبح امید از حامد زمانی 🗓 جمعه، ۲۶ مهر ۱۳۹۸ (جمکران) 👤 🆔 @Marefate_Mahdavi