🚫 قسمت سوم *مجازی* این قضیه رو به دوستام هم گفته بودم. یکی دیگه از دوستام تعریف کرد که وارد یه گروه شده و منم عضو بشم. گفت که گروه مختلط هست... اولش مخالفت کردم ولی انقدر اصرار کرد که قبول کردم. لینک رو فرستاد و عضو شدم منو به همه معرفی کرد. بیشتره گروه پسر بودن. چند مدت تو گروه بودم. انگار عادت کرده بودم تو گروه چت کنم... یکم عادی شده بود که با اقا پسرای گروه چت کنم. یه مدت گذشت که متوجه شدم دوستم هم با یکی از پسرای گروه به صورت مجازی دوست شده. دیگه خلاصه منم نصیحتش کردم که خوب نیست و از این حرفا. چون دوستم مذهبی بود، ولی تو فضای مجازی اصلا اون کسی که من میشناختم نبود. کار من شده بود از این گروه مختلط به اون گروه رفتن. نزدیک به ۲۰ تا گروه مختلط داشتم. برای هم مهم نبود دیگه. انقدر هم با پسرا بگو و بخند میکردم که نگو و نپرس💔 نمیدونم چرا ولی بهم خوشمیگذشت...💔 از تو همون گروه با یه اقا پسر اشنا شدم. میگفت که دوستم داره و بیخیال هم نمیشد. همشهری نبودیم. منم قبول کردم که باهاش دوست بشم... حدودا ۴ ماه چت کردیم که گفت که یه مریضی داره که باید من کمکش کنم... ... 🕊 @Martyrs16 🌷یازهرا🌷