🕊هر روز با یاد و خاطرهی یک شهید🥀
#سیره عملی شهدا
اولین بار بود که مرا می فرستاد چیزی برای کسی ببرم. رفتم. امانتی رادادم و برگشتم. برگشتنی، دیدم ساعت اداری گذشته. رفتم خانه. یک ساعتی نگذشته بود که تلفن زنگ زد. گفتند تیمسار پشت خط است. تعجب کردم. چه کارم داشت ؟
ـ رسوندی ؟
گفتم: بله، الحمدلله مشکل حل شد.
گفت: چرا به م خبر ندادی ؟ از صبح که این بندی خدا اومد پیشم، تاالان نگرانم که مشکلش حل شده یا نه ؟
گفتم: شرمندم. می خواستم فردا صبح گزارش بدم خدمتتون.
گفت: اگه نمی شناختمت، ازت ناراحت می شدم. حتی ممکن بودتوبیخت کنم !
یادگاران، جلد 11 کتاب شهید صیاد، ص 66
#سیره عملی شهدا
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@Martyrs16