انتهای یقین
🔹
انقلابی بودن، اعتقاد به خدایی بزرگ میخواهد به اندازۀ خدای علیبنابیطالب؛ به اندازۀ خدای شهدا. میدانید انتهای یقین کجاست؟ آنجاست که جان خود را در راهش بدهید. انتهای یقین آنجاست که نارنجک ببندید و خودتان را زیر تانک بیندازید.
🔸انتهای یقین آنجاست که محسن رضایی زنگ بزند و به شهید مرتضی جاویدی بگوید: «اینجایی که تو الان نگه داشتهای مثل تنگۀ اُحُد است! متوجه باش کجایی.» بعد که نتوانستند نیرو بفرستند، بیسیم میزنند به او میگویند: «برگرد.» اما شهید مرتضی جاویدی میگوید:
«نخواهم گذاشت که یک بار دیگر حادثۀ اُحُد در تاریخ تکرار شود. فقط اگر امام از پشتِ بیسیم به من بگوید برگرد، برمیگردم.»
🔹مرحوم صیادشیرازی رحمت الله علیه این موضوع را تعریف میکند و میگوید: «ما کلی رزمنده بردیم پیش امام اما مرتضی جاویدی تنها کسی بود که من دیدم امام بین دو ابروی او را بوسید.»
یقین یعنی این.
برگرفته از سخنرانی استاد رائفیپور با موضوع:
✅
یادواره شهدا
📅 ۵ مهر ۹۴
📍تهران
#شهید
#یقین
#مذهبی
#متن_کوتاه
📥
لینک دانلود سخنرانی
📚 واحد نگارش مؤسسه مصاف (نویسا)
🆔
@Masaf_Nevis