فضولی یا بیتفاوتی؟
🔹
باید این حسهایی که در وجودمان هست را کنترل کنیم؛ نه باید بهسمتِ افراط برود و نه تفریط. مثلاً اگر در حس «دانستن» زیادهروی شود، اسمش میشود فضولی؛ یعنی میخواهد هر چیزی را بداند. در حالی که اصلاً به او ارتباطی ندارد.
🔸این سؤالی است که هیچکس در پاسخ به آن «نه» نگفته است:
«میتوانم به شما اعتماد کنم؟» کسی تا حالا نگفته است: «نه به من اعتماد نکن.» یا «نه، من دوست ندارم اسرار زندگی شما را بدانم.» همه فضول هستند و میخواهند بدانند. خب این حسی که ما داریم، اسلامی نیست. چرا باید بیدلیل چیزی را بدانیم که ما را اذیت کند؟ از طرفی آدمی داریم که با هیچچیز کاری ندارد!
🔹
اما آدم حکیم، متعادل است و بین این دو است؛ نه بهدنبال چیزهای بهدردنخور میرود و نه در برابر چیزهایی که به دردش میخورد بیتفاوت است. این خانمهایی که سر کوچه مینشینند و سبزی پاک میکنند، همۀ حرفهایشان غیبت است و آمار همۀ رفتوآمدها را دارند! خب به شما چه ربطی دارد؟! چهچیزی به شما میرسد؟!
اینها همه از بیکاری است، از فضولی است که کلی هم غیبت میآورد. بعد هم گله میکنند که چرا زندگیام سخت است! نمیدانم چرا من این مریضی را دارم، چرا اینقدر بیچارگی دارم؟ خب،
خودکرده را تدبیر نیست.
برگرفته از سخنرانی استاد رائفیپور با موضوع:
✅
جنود عقل و جهل - جلسه چهاردم
📅 ۳ خرداد ۹۷
📍تهران
#اخلاق
#فرهنگی_اجتماعی
#مذهبی
#متن_کوتاه
📥
لینک دانلود سخنرانی
📚 واحد نگارش مؤسسه مصاف (نویسا)
🆔️
@Masaf_Nevis