این چند خط را مینویسم چون ایران را دوست دارم حتی اگر سیاهِ سیاه باشد!
.
.
با تشکر از دعوت و مهمان نوازی دانشجویان علوم پزشکی شیراز و مجموعه فرهنگی رضوان ارسنجان، چند نکته را براساس تجربه تکرار شده این ایام در دانشگاه ها عرض میکنم:
اذهان بسیاری مسخ شده است. اما علت چیست؟ یک عامل نمیتواند بیانگر حالت فعلی جامعه باشد. من مجموعه عواملی که احساس میکنم نقش پررنگ تری دارند را عرض میکنم:
۱.علت روانشناختی
افراد حتی با موقعیت خوب شغلی و اجتماعی احساس موفقیت ندارند. درست در نقطه مقابل احساس عقب ماندن و بدبختی غلبه دارد. مدام فرد در حال مقایسه زندگی خود با دیگری است. یک دیگری وجود دارد که نسبت به او برتری دارد. در رتبه بعد جامعه خود را با جامعه دیگر(کویت، امارات، عربستان و...) مقایسه میکند.
مرکز و منبع این قیاس دائمی زیست اینستاگرامی فرد است. به تصاویری از زندگی دیگران و کشور دیگر دسترسی دارد که او از آن عقب مانده تر بحساب می آید حتی اگر یک پزشک یا مهندس موفق باشد.
۲. علت اقتصادی و حکمرانی کُند
مسائل اقتصادی روز به آن علت اول که در بالا گفتم کمک میکند. اما بدتر از آن، کُندی مسولان رده بالا در تصمیم برای حل مسائل است. سرعت تصمیم گیری و انگیزه حل مساله بسیار پایین است. این کّندی حل مسائل را از گزینه اول مضرتر میدانم.
۳. دانشجو فاقد نظام معرفتی و مبنایی است
دانشگاه به دانشجو نظام معرفتی نمیدهد. مقصودم فقط معرفت دینی نیست، دانشجو پر از اطلاعات درست و غلط از ایران و جهان پیرامون، بدون چارچوب رها شده است. حتی اگر دو گزینه اول حل شوند، تورم به صفر برسد، رفاه و عدالت در حد اعلی و اکثر خود ایجاد شود، مسائل حل شوند، باز هم دانشجو فاقد نظام معرفتی نمیتواند با هویت ایرانی_اسلامی غریبه خواهد بود. گزینه سوم از دو گزینه بالا خطرناکتر است. نیازمند حلقات مطالعاتی و مبنایی کوچک اما متعدد هستیم. مستمر باشد. خارج از واحد درسی باشد.
باید نهضت و جریان جلسات حضوری ایجاد و گسترش یابد.
#علیرضا_زادبر
🆔
@MashgE