دست از چرا و چاره و چمچاره می شویم و زل می زنم به جهل رابطه بیخودی متاسف نباش تو آمده بودی که بروی اصلا! تو چه می دانی چه ترسی ست ترس از کوچه ی بعد از خداحافظ؟ تو چه می دانی چه ها که نمی کند این ترس؟ بیخودی لبخند نزن.