ساعت ۴ صبح ...
از فرط خستگی بی هوش افتاده بود .
دارند برای مادر شهیده شان نوکری میکنند .
خستگی برای شان معنی ندارد
نگران حال علی بودیم ، اما ...
یک ربع نشده بود سریع از جایش بلند شد
_ ای وای خانم !!! ایشلر قالدی !!
باز هم روز از نو روزی از نو ...
رفت سر وقت نوکری !
نماز صبح که اقامه شد علی و ابوالفضل دیگر حتی طاقت ایستادن روی پا نداشتند
اینار هر دو افتادند و ...
#نمایشگاه_فاطمیون
#مسجد_امام_صادق_ع
جریان فعالان فرهنگی شهر را از
پایگاه اطلاع رسانی فعالان فرهنگی
شــــــــــــهـــــــــــر ســــــــــهــــــــــــــــــــند دنبال کنید
https://eitaa.com/Media_Sahand