چرا حفظ فضاهای خاطره انگیز در شهرها اهمیت دارد؟ «زیر فشار پیشرفت صنایع، مهاجرت روستاییان، و تهاجم اتومبیل، در همه جا شاهد تغییر سریع به فضای شهری هستیم. بافت شریانی خیابان های کهن از هم می گسلد و خاطره ی آن محو می شود. حال آن که حیات شهر حول خیابان ها و محله هایش ریشه گرفته و شکوفا شده است. سیمای شهر بدون این شبکه ی متشکل از چین و خم که نشانه های تمامی مراحل تاریخ ان هستند، به چه چیز شباهت خواهد داشت؟ و به صورت چگونه جایی در خواهد امد؟» شهرهای مملو از هراس و گمگشتگی، آکنده از جمعیت شتابان و اسیر روزمرگی، جمعیتی بی چهره و بی نشان،آنچنان لولیده در هم و آنچنان غریبه باهم، ویرانگر و ضد خاطره‌ی جمعی. هر شهری یک “زیستنگار” (اتوبیوگرافی) جمعی از ساکنان آن است و جای جای آن یادآور خاطرات و رویدادهایی است که از زمان های مختلف اتفاق افتاده. دورکهایم می¬گوید هر جامعه نوعی حس تداوم گذشته را در خود دارد و شهرها با شکل و هویت خود آن را به نمایش می¬گذارند. آلدوروسی عقیده داشت که شهرها خود خاطره جمعی شهروندان محسوب می شوند، خاطراتی که در پیوند با اشیاء و مکان ها شکل گرفته است. نمادها و مونومان هایی که ورای کیفیت های کالبدی حاوی خاطرات جمعی شهر و شهروندان و سبب حفظ و قوام روح و مفهوم شهر هستند. از دیدگاه هالیواکس خاطره جمعی، سوابق و یادمان¬های جمعی شهروندان از رویدادها و وقایع شهر است که در فضای شهری اتفاق افتاده و در ذهن مردم ثبت شده. پیوندهای سنتی، عادات، باورها و مراسم مذهبی از عوامل مهم شکل¬دهی به خاطرات جمعی محسوب می¬شوند. همه این موارد یک نکته را تاکید دارد و آن حفظ خاطره شهر است.