مـیــثــــاق
🎆﷽🎆 هر روز یک صفحه از کتاب سه دقیقه در قیامت ماجرای واقعی مردی که لحظات نزدیک مرگ را تجربه کرده ا
🎆﷽🎆 هر روز یک صفحه از کتاب سه دقیقه در قیامت ماجرای واقعی مردی که لحظات نزدیک مرگ را تجربه کرده است قسمت چهاردهم درست مثل قسمت ویدیو در موبایل های جدید، فیلم آن ماجرا را مشاهده می‌کردیم آن هم فیلم سه بعدی با تمام جزئیات! یعنی در مواجهه با دیگران، حتی فکر افراد را هم می‌دیدیم. لذا نمی شد هیچکدام از آن کارها را انکار کرد. غیر از کارها حتی نیت‌های ما ثبت شده بود. آنها همه چیز را دقیق نوشته بودند. جای هیچگونه اعتراضی نبود. تمام اعمال ثبت بود. هیچ حرفی هم نمیشد بزنیم. اما خوشحال بودم که از کودکی، همیشه همراه پدرم در مسجد و هیئت بودم.از این بابت به خودم افتخار می کردم و خودم را از همین حالا در بهترین درجات بهشت می دیدم. همینطور که به صفحه اول نگاه می‌کردم و به اعمال خوبم افتخار می‌کردم، یکدفعه دیدم، یکی یکی اعمال خوبم در حال محو شدن است! صفحه پر از اعمال خوب بود اما حالا تبدیل به کاغذ سفید شده بود! با عصبانیت به آقایی که پشت میز بود گفتم: چرا اینها محو شد. مگه من این کارهای خوب را نکردم؟ گفت؛:بله درسته، اما همان روز غیبت یکی از دوستانت را کردی، اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد. با عصبانیت گفتم: چرا؟ چرا همه اعمال من؟ او هم غیر مستقیم اشاره کرد به حدیثی از پیامبر(ص) که میفرماید :سرعت نفوذ آتش در خوردن گیاه خشک به پای سرعت اثر غیبت در نابودی حسنات یک بنده نمی رسد. رفتم صفحه بعد. آن روز هم پر از اعمال خوب بود. نماز اول وقت، مسجد، بسیج، هیئت و رضایت پدر و مادر و.... فیلم تمام اعمال موجود بود، اما لازم به مشاهده نبود. تمام اعمال خوب، مورد تایید من بود. آن زمان دوران دفاع مقدس بود و خیلی ها مثل من بچه مثبت بودند. خیلی از کارهای خوبی که فراموش کرده بودم تماماً بر من یاد اوری می شد....... ادامه دارد🖊 🎆 🎆🌼@Misaagh_Amin🌼 🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆