حالا یه داستان بگم😁😂😂
شب ۲۳ قدر مسجد محله نماز قضایی هم میخوند
گفتم منم میخونم اما فقط نماز یه روز رو ،نماز یه روز رو خوندم گفتم خسته شدم اما حالا بزار نماز صبح که دو رکعت بیشتر نیست اونو بخونم بعد اگه حسش بود نماز ظهر رو میخونم حالا اگه خیلی حال نداشتم نشسته میخونم
خلاصه توی این افکار بودم که همه رو ایستاده خوندم و نماز قضایی ها تموم شد
با خودم گفتم بابا دمت گرم همه رو خوندیاااا😁
اونجا به قاعده ای به نام ایستادگی و تلاش ایمان آوردم✋