آقای محسن چاووشی!
مگر میتوان تو را دوست نداشت؟
میخواهی بگویم تو کیستی؟
تو همانی که دخترک های نو رس، با صدایت
راهی سفر خیال شاهزاده شان میشوند ...
تو همانی که پسرهایمان با صدایت
غرش مردانه میکنند و دم از عشق میزنند...
تو همانی که علی علی گفتن هایت
دل را به امیر بی گزند رساند ...
تو همانی که بابا نان داد های بسیاری را
معنا بخشیدی ...
تو همانی که محمود کریمی با صدایت
گریه میکند ...
تو همانی که گرمای هوا بندر را هم برایمان خنک کردی ...
تو همانی که هم آقایی هم خاصی
چرا که هر کجا آقایی دارد و هرکجا خاصی
تو همانی که نمی توان تو رادوست نداشت !
چرا که شیعه مرتضی علی و سرباز وطن دوست داشتنی ست
تو همانی که هم علاج میدانی و هم علاج میخوانی
چرا که روح آدمی را نشانه گرفته ای ...
تو همانی که ...