برای خودم مقتل می‌خوندم؛ زیاد نخوندم، اما هیچ جا مثل این من رو آتیش نزد: حمید‌بن‌مسلم گفت: دیدم زنی از ایشان را با آنان بر سرِ جامه در کشمکش بود و عاقبت آن مردم چادر از سر او کشیدند . . .💔 آقای ما را نگران سـ‌ر بریدند . . .