.
آنقدر زیبا و فنی بود که نمیدانم، میتواند جواب درخوری باشد یا نه...
نوشته های من،
سیاهه و نوشته هایش،
نور است...
متن من اگر چه دلکِش نیست ولی امیدوارم همین تغییر قالب،
معینم را خرسند کند...
به
زبان معین مینویسم، به قول خودش : به زبان قلم.....
«
پدیدار از خیال»
اینکه در خیال کسی باشم و او به یادم، خیلی مرا خوشحال میکند
خوشحال تر، وقتی که شهابِ در خیال، پا را فرا تر گذاشته و تبدیل به مضمون میشود...
و باز خوشحال تر، وقتی که شهاب، به رشته قلم درمیآید و به دست
معین، جاری...
خوشحال میشوم که دوستارانی دارم...
دوستدار تمام #موج_ناب، از میم تا باء...
راستی، خدا چهقدر بندگانش را دوست دارد، که آن ها را نه به رشته قلم بلکه به رشته وجود آورده است....
✍️
#شهابالدین
کسے کـه قـلـم را به آغوش انگشتانم سپرد . . .