هدایت شده از 
••🌿 ماشین رو که روشن کرد آهنگ پخش شد گفتم ببخشید میشه صداشو قطع کنید؟ عزادارم... گفت: ای وای ببخشید توروخدا چشم؛ خدا رحمتشون کنه از بستگان نزدیک بودن؟ گفتم: بله؛ مادرم... گفت: وای خدا صبرتون بده داغ مادر خیلی سخته! بیماری‌ای داشتن؟ گفتم: نه... کتکش زدن 😭 پاشو گذاشت رو ترمز! با چشمای سرخ برگشت طرفم گفت: زدن؟ یعنی... چند نفر؟ بی‌شرفا دست روی یه زن بلند کردن؟!! اونقدر که جون دا... صدای گریه‌ام حرفشو قطع کرد! دستاشو به فرمون گرفته بود و از گریه و خشم شونه‌هاش می‌لرزید... گفت: به خدا اگه مادر من بود... گفتم: مادر شماهم بود... مادرمون زهرا رو زدن... 😭🥀 ____________________ 🆔 @shagerde_ostad