📝ترجمه و شرح حکمت ۴۱۷ نهج البلاغه: شرایط توبه و استغفار واقعی 🔺و قَالَ (عليه السلام) لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ "أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ": ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ، أَ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَارُ؟ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ: أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى، وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً، وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ، وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَةٍ عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا، وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ، وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَةِ؛ فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ. 🔺و درود خدا بر او، به شخصى كه در حضور او (از روى غفلت و بى خبرى) استغفرالله گفت فرمود: مادرت به عزايت بنشيند آيا مى دانى استغفار چيست؟ استغفار مقام بلندمرتبه گان است و واژه اى است كه بر شش معنا اطلاق مى شود (مراحل شش گانه اى دارد): نخست پشيمانى از اعمال گذشته، دوم تصميم بر ترك هميشگى آن ها در آينده. سوم اين است كه حقوقى را كه از مردم ضايع كرده اى به آن ها بازگردانى تا به هنگام ملاقات پروردگار (به هنگام مرگ يا محشور شدن در قيامت) حق كسى بر تو نباشد و چهارم اين كه هر واجبى كه از تو فوت شده است حق آن را ادا كنى (و قضاى آن را به جاى آورى). پنجم، گوشت هايى را كه براثر حرام بر اندامت روييده با اندوه بر گناه آب كنى تا چيزى از آن باقى نماند و پوست به استخوانت بچسبد و گوشت تازه در ميان آن ها برويد و ششم آن كه به همان اندازه كه لذت و شيرينى گناه را به جسمت چشانده اى زحمت و مرارت طاعت را نيز به آن بچشانى. پس از انجام اين مراحل مى گويى: استغفر الله. 🔹استغفار كامل 🔻نخستين گام در سير و سلوك الى الله ازنظر عمل، توبه از گناه است; تا انسان از آثار گناهان پيشين از طريق توبه صحيح، پاك و پاكيزه نشود در حريم قرب پروردگار راهى نخواهد داشت. در واقع توبه يك كلاس تربيتى مهم است زيرا اگر گنهكار راه بازگشت را به روى خود بسته ببيند از ادامه گناه پرهيز نخواهد كرد و پيش خود فكر مى كند: اكنون كه من رانده درگاه خدا شده ام آب از سرم گذشته چه يك قامت چه صد قامت. امام سجاد(عليه السلام) حقيقت توبه را در مناجات تائبين به صورت بسيار زيبايى ترسيم كرده است: «إِلَهِى أَنْتَ الَّذِى فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ سَمَّيتَهُ التَّوْبَةَ فَقُلْتَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبَابِ بَعْدَ فَتْحِه; خداوندا! تو همان كسى هستى كه درى به سوى عفوت براى بندگانت گشوده اى و نام آن را باب توبه گذاشته اى و از همه گنهكاران دعوت كرده اى و فرموده اى: به سوى خدا بازگرديد و توبه كنيد; توبه اى خالص. اكنون كه اين باب رحمت گشوده است كسانى كه از آن وارد نمى شوند چه عذرى دارند؟» 🔻همان گونه كه علماى اخلاق توبه را به عنوان گام نخستين، بسيار مهم مى شمارند فقها نيز آن را جزء واجبات مى دانند و بر همه واجب مى كنند كه اگر لغزشى از كسى سر زد بلافاصله توبه كند و در مقام جبران برآيد. 🔻همه انبياى الهى هنگامى كه براى هدايت امت هاى مختلف مأموريت پيدا مى كردند قبل از هرچيز، آن ها را به توبه دعوت مى نمودند. هود و صالح و شعيب و ...(عليهم السلام) همه قوم خويش را به توبه دعوت كردند و همچنين پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله). اميرمؤمنان(عليه السلام) در وصيت نامه اى كه خطاب به امام مجتبى(عليه السلام) نوشته است مى فرمايد: «إِنْ قَارَفْتَ سَيئَةً فَعَجِّلْ مَحْوَهَا بِالتَّوْبَةِ; هر وقت مرتكب گناهى شدى هرچه سريع تر آن را به وسيله توبه محو كن» و به مؤمنان هشدار داده شده است كه در مسأله توبه از تأخير و تسويف بپرهيزند. 🔻امام اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حكمت مورد بحث شرايط توبه كامل و جامع را در عباراتى كوتاه و بسيار پرمعنا بيان فرموده كه چيزى فراتر از آن در امر توبه وجود ندارد. چنين توبه اى است كه انسان را از هرگونه گناه و از تمام آثار وضعى و تكوينى آن پاك و پاكيزه مى كند و از نفوذ گناه در اعماق وجود انسان جلوگيرى مى نمايد. 🔻البته گاه آلودگى انسان به اندازه اى است كه تصميم به توبه گرفتن كار آسانى نيست; زندگى او آلوده به انواع اموال حرام شده، شغل او و فكر او آلوده به گناه است. در اين گونه موارد تصميم شجاعانه اى لازم است كه توأم با امدادهاى الهى شود و انسان را از منجلاب گناه بيرون آورد. .