5. حركت در مسير مشيت خدا
زيباترين جلوه اين است كه انسان، يك عمل و حادثه را در بستر «مشيه الله» و همسو با «خواست خدا» ببيند. اگر سالار شهيدان و يارانش به خون نشستند و اگر زينب و دودمان مصطفي به اسارت رفتند، اين در لوح مشيت الهي رقم خورده بود و چه جمالي برتر از اينكه كار گروهي، با جدول مشيتخدا هماهنگ گردد؟!
مگر به حسين بن علي(علیه السلام) از غيب، خطاب نيامده بود كه خواسته خدا آن است كه تو را كشته ببيند:
«ان الله شاء ان يراك قتيلا» ؟
و مگر مشيتخدا آن نبود كه عترت پيامبر در راه نجات دين و آزادي انسان، به اسارت بروند:
«ان الله شاء ان يراهن سبايا» ؟
پس چه غم از آن شهادت و اين اسارت؟
هر دو، هزينهاي بودند كه براي بقاي دين و افشاي طاغوت، ميبايست پرداخته ميشدند؛ آن هم عاشقانه، صبورانه و قهرمانانه!