•
ذهن و دلم پر از حرفه و نمیدونم چی بگم
شاید بشه گفت شبیه بالونی که به زور یه طناب نازک روی زمین نگهش داشتن، و بالن بال بال میزنه برای این که زودتر اون طناب پاره بشه و آزادیشو به دست بیاره..
نمیشه اسمشو آرزوی مرگ گذاشت؛
شاید خستگی...
شاید دلتنگی...
شاید شوق...
•