🌀شیخ‌فضل‌الله نوری- بخش اول 🗓به مناسبت سالروز شهادت ایشان 🔹️بعد از فتح تهران، مخالفان شیخ فضل‌الله فرصت را غنیمت شمرده، واهمه خود از روشنگری‌های شیخ را در میان حاکم مطرح ساختند. تا اینکه نهایتا در سیزدهم رجب سال ۱۳۲۷ قمری، شیخ را برای محاکمه به عمارت بردند و در تالار آن، شیخ ابراهیم شروع به محاکمه کرد. 🔸️وقتی محاكمه صورت می‌گرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه وی بودند. هنگامی كه می‌خواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند. 🔹️وقتی به در نظمیه رسید رو به آسمان كرد و گفت: افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد. وقتی به پایه ی دار نزدیك شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او كنند. 🔸️پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد. در آستانه ی اعدام یكی از وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود: 🔹️دیشب را در خواب دیدم، فرمودند: فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom