سلام .. خوبی؟! اووم خواستم بگم منم خوبم ( : با نبودنتون کنار اومدم جناب دلبر و دیگه مث اون اولا به خاطر نبودتون گریه نمیکنم .. خواستم بگم که دلم براتون یه ذره شده بزرگوار ، دلم میخواد بغلت کنم ، قربون صدقه یِ اون خنده هایِ قشنگت برم که هنوز تو یادمِ . کاش میتونستم بگم چقدر صداتُ دوس دارم🙂!' میدونی الان خیلی بهت نیاز دارم ( : لب پرتگاهم و نیاز دارم بیایُ دستمو بگیری همش دعا میکنم کاش همه چی درست میشد ولی بازم گند زده میشه تو همه چی'' راستی داشتم آهنگ |شب‌آخر| حامیم رو گوش میدم به ثانیه سیُ هفتمش که رسیدم دیگه جلویِ اشکامو نتونستم بگیرم و چقدر من بود ((( : هنوز نتونستم مث تو پیدا کنم .. یادتِ گفتی : قول بده .. گفتم : چه قولی؟! گفتی : که هروقت یاد من افتادی بخندی ..🙂 رفتی ((((( : همه فکر کردن اونقدرا هم دوست نداشتم که فقط خندیدم که همش خندیدم 💔! ولی میدونی قول دادم وقتی دوباره دیدمت دیگه به هیچی فکر نکنم و تمومِ این دوری ها رو جبران کنم . یادت نره تو وجود منی! لطفا خوب باش (((( :🧡 [ ۴/تیرماه/۱۴۰۱ | ✉ساعت ۰۰ : ۰۰ ]