چرا اینقدر دلشوره داریمو دیگه هیچی مث قبل حالمونو خوب نمیکنه؟ _ دیدی اون ته تهای دلت یه‌چیزی هست که اذیتت میکنه؟! روحتو عذاب میده ، دست به هر کاری میزنی که آروم‌ش کنی ولی منبع این سرگردونی رو پیدا نمیکنی . ممکنه تبعات زیادی داشته باشه اون کارات ، ممکنه اشتباهای بزرگی در پسش انجام بدی ، اما خب دله دیگه ... قرار نیست که شیرفلکه‌ش دست خودت باشه . گاهی تنهایی رو بهونه میکنی گاهی شلوغی رو گاهی کار زیاد و گاهی بیکاری رو گاهی آدم‌های اطراف و گاهی بی‌کسی رو .. حتی ممکنه بقال سر کوچه هم بره روی مخت . هرکاری می‌کنی ولی بازم آروم نمی‌گیری . دقیقا مثل وقتی که یه سنگ ریزه توی کفشت و موقع دویدن هرکاری می‌کنی نمی‌تونی خارج‌ش کنی .. انقدر این سنگ ریزه اذیت میکنه که یه جایی تورو از حرکت بازمی‌داره ، میزنی جاده خاکی عقب میوفتی به باخت نزدیک میشی ولی باز پیداش نمیکنی. با همون حال باز حرکت میکنی و دوباره ... تلاش بیخود نکن ، کلید آرامشت رو تو اطرافیان و تنهایی‌ها پیدا نمی‌کنی ، تو آدم‌های جدید و خوش‌گذرونی‌های گرون پیدا نمی‌کنی ، تو سفر و و این‌چیزا پیدا نمی‌کنی . هرچیزی که هست توی دلت جا داره ، اون پشت مشتا خودشو پنهون کرده .. تا پیداش نکنی نمی‌تونی آروم بشی ، تا پیداش نکنی این دلشوره آروم نمی‌گیره ...