بسم الله الرحمن الرحیم ◽️ تکنیک‌های اقناع موثر دیروز توفیقی بود در جلسه ای خدمت جناب آقای دکتر عباس موزون بودیم و ایشان موضوع راه های موثر اقناع در برنامه های تلویزیونی را بیان کردند. چون این تکنیک ها با روش های شیطانی که در بعضی رسانه ها اعمال می شود متفاوت بود به نظرم آمد که آن را منتشر کنم. البته علی رغم این که دو ساعت و نیم در جلسه نشسته بودم بحث ایشان برای بنده ناتمام ماند چون به ضرورت دیگری بایست مجلس را ترک می کردم. 🔹مقدمه‌ای ضروری برای بحث: "پیام" چیزی است که بناست به ذهن مخاطب برسد و او را قانع کند انگاره هایی که در ذهنش درباره این موضوع انباشته درست نیست و شواهد من را بپذیرد. هر چیزی که مانع رسیدن پیام من به مخاطب شود یک «نویز، پارازیت، مانع» است و تا برطرف نشود مخاطب مجاب نخواهد شد. 🔰 اما تکنیک ها: اول) مخاطب بایست خیرخواهی متکلم را دریافت کند، اگر مخاطب احساس کند متکلم از ارسال این پیام به دنبال هدف دیگری است مثل این که جناح سیاسی‌اش را تقویت کند یا این که فالوئر جذب کند و یا تلقی هر منفعت شخصی یا گروهی دیگر یک «نویز» است و مانع اقناع خواهد شد. دوم) صداقت تک تک اجزاء پیام بایست شکسته شود و معلوم شود صداقت در هر کدام از این اجزاء چگونه می شود منتقل گردد. صداقت در لحن، در کلمات، در صدا، در نور پردازی، در دکور و خلاصه در همه چیز. مثال: اگر مجری یک برنامه با کت و شلوار کنار موج های ساحل برای اجرای برنامه برود یک نوع بی صداقتی به خرج داده است، چون مخاطب (خودآگاه یا ناخودآگاه می داند که با این لباس کنار ساحل نمی روند) به طور کلی در ارسال پیام، تصنعی بودن را باید کنار گذاشت؛ «خودت باش!» نکته: این تکنیک همراه با تکنیک هشتم باید ملاحظه گردد. سوم) نه سفید نه سیاه نه خاکستری! پیام شما اگر مصرّانه یک موضوع را سفیدِ سفید یا سیاهِ سیاه نشان دهد مخاطب را بیزار می کند. اگر شما برای دفاع از یک موضوع چنان اصرار کنید که این موضوع هیچ نقطه ضعفی ندارد طبیعتا مخاطب آن را نمی پذیرد. مثال: من تصور می کنم درباره امکانات دفاعی جمهوری اسلامی ما چنین برخوردی داریم، چنین تصویر سازی شده است که ما دارای قدرت بی نظیری هستیم و خصم ما یک موجود بی دست و پاست که به هنگام نبرد منتظر توسری خوردن از ما خواهد بود. واقع بینانه اش این است که دشمن ما قوی است، آسیب های جدی می تواند به ما بزند اما نقاط ضعف فراوانی هم دارد که توسط ما شناسایی شده و چنین نیست که اگر بزند می تواند فرار کند، خیر! باید هزینه اش را هم بدهد. چهارم) صراحت در هر پیامی بایست دست کم یک جمله وجود داشته باشد که مقصود شما را بدون هیچ مجامله‌ای صریحا بیان کند. البته صریح خالص بودن هم خوب نیست اما این گونه هم نباشد که پیام اصلی با کلمات واضح و روشن گفته نشود. پنجم) منفعت پیام برای کیست؟ این مورد با مورد اول قریب الافق اند. آنجا به فرستنده پیام توجه می شد اما اینجا به خود پیام. آنجا غرض فرستنده می توانست یک «نویز» باشد و اینجا اهمیت یا بی‌اهمیتی خود پیام. مثلا شما از یک استاد اخلاق که می دانید هیچ هوای نفسی ندارد بشنوید که به فلان شخص رأی بدهید! با خود می گویید این بنده خدا منفعتی برای خودش ندارد اما رأی دادن به آن شخص هم منفعتی برای ما ندارد. بنابراین بایست روشن شود که مثلا «حجاب» چه منفعتی برای بانوان و آقایان دارد. ششم) پیام باید دو سویه و تعاملی باشد در گام های اول لازم است نظرات مخاطبین و خود مخاطبین در رسانه شما منعکس شوند و این البته گام های ابتدائی است. اما در گام های پیشرفته بایست کاری کرد که مخاطب تعامل با پیام پیدا کند نه با پیام رسان. مخاطب وقتی تعامل با پیام پیدا می‌کند که خود - به اندازه ای که می تواند- مروج آن پیام باشد. به تعبیر دیگر پیام رسان، رسانه را با هنرمندی در اختیار مخاطب قرار دهد تا حرف هایی که می خواهد از زبان مخاطب بیان شود. مثال: برنامه «نوبت شما» در بی بی سی فارسی چنین کارکردی دارد. هفتم) منشأ مشروع مخاطب برای اقناع نبایست از منابعی که مقبول من هستند شروع کنیم، باید برویم سراغ منابعی که مخاطب می پذیرد و می پسندد. در این موضوع برنامه زندگی پس از زندگی نمونه موفقی است، در این برنامه علاوه بر تجربیات مشاهده گرها، از دانشمندان متخصص بین المللی هم استفاده می شود که برای مخاطب «علم زده» بسیار مناسب است. هشتم) آراستگی و پیراستگی مجری و پیام رسان غیر آراسته در کلام و بیان و پوشش شاید بتواند ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کند اما «اقناع» مسأله دیگری است. پیام رسان باید مودب، متین و رفتار محترمانه ای داشته باشد. مقایسه آقای موزون با بسیاری از مجری های صدا و سیما این نکته را آشکار می کند. .... متاسفانه تا اینجا بیشتر حضور نداشتم.