از دم صبح ازل تا آخر شام ابد دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود   سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود   حسن مه رویان مجلس گر چه دل می‌برد و دین بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود