🔷🔹 پسران نامبارک 🔶🔸 ✍محمدصادق ناطقی‌ 🔰🔰🔰🔰🔰 💠 در تاریخ و به تجربه، بسیار دیده‌ایم فرزندان پیامبران، فرزندان امامان معصوم و فرزندان علما و روحانیونی که مسیر هدایت را گم کرده و به جاده ضلالت پا نهاده‌اند. از قابیل تا پسر نوح که خاندان نبوتش گم شد، از جعفر کذاب تا پسر شهیدفضل‌الله نوری و ... همه نمونه‌های واضحی از گمگشتگان راه حقیقت هستند... اما همه ما طلاب بدون اینکه فرزندان خود را مبرا از این خطرات بدانیم، باید از خود سوال کنیم، چرا و چطور این انحراف برای فرزندان این بزرگان رخ داد؟؟؟ به تحقیق می‌توان سه دلیل عمده را برای این انحرافات برشمارد. ۱- تضاد‌ها و تناقضات رفتاری و گفتاری پدران روحانی، افراط و تفریط‌های مادی و معنوی و مذبذب بودن آنها، باعث می‌شود امر بر فرزندانشان مشتبه گشته و یا دل‌زدگی از اعتقادات برای آنها ایجاد شود و این خود زمینه را برای انحرافات آینده آنها محیا می‌کند. ۲- بررسی‌ها نشان می‌دهد، همسران و یا خانواده همسری علما، نقش بسیار بزرگی در انحراف فرزندانشان داشته‌اند. شاید بتوان همسر نوح را نمونه آشکار این مورد دانست. ۳- اما اگر عالم‌زاده‌ای از دو مورد مذکور به سلامتی بگذرد، محیط پیرامونی و دوستان بی‌بند و بار و لاابالی که هر کدام به نیتی به آقازاده‌ها نزدیک می‌شوند، از بزرگترین علل انحراف فرزندان علما محسوب می‌شود. اینکه فرزند عالمی از مسیر حقانیت دور شود جای تاسف دارد اما تاسف‌بارتر آن است که این فرزندان شُوم، باعث انحراف پدران خود شوند. نمونه بارز این اتفاق سیاه، زبیر است که امیرالمومنین(ع) در این باره فرمودند: "ما زال الزّبیر رجُلاً منّا أهلَ البیتِ حتّی نشأ ابنه المشئومُ عبدالله" زبیر از ما اهل‌بیت بود تا زمانی‌ که فرزند نامبارکش عبدالله پا به جوانی گذاشت. در سوره تغابن می‌خوانیم؛ "إِنَّما أَمْوالُکمْ وَ أَوْلادُکمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ" و مفسرین "فتنه" را در این آیه امتحان و آزمایش معنا نموده‌اند. آری برای یک پدر شاید سخترین فتنه و یا آزمایش این است که مجبور باشد مقابل فرزند منحرفش بایستد و از ثمره زندگی خود که برای آن آرزوها داشته است، تبرا بجوید. در انقلاب اسلامی ما نیز؛ گیلانی‌ها،نوری ها، خزعلی‌ها پیروز این میدان و اما هاشمی‌ها، زم‌ها، امجد‌ها و بسیاری دیگر از بزرگان انقلابی، بازنده این نبردگاه سخت بودند. هر چند همه انسان‌ها مسئول اعمال خویش‌اند، اما نقش پسران نامیمون در انحرافات اخیر و موضع‌گیری‌های باطل اشخاصی مثل حجت‌الاسلام امجد و زم را نمی‌توان نادیده‌ گرفت. شاید از فردی مثل محمدعلی‌ زم بیش از این توقع نباشد، اما انتظار از آقای امجد با آن سبقه اخلاقی این بود که بتواند مقابل افکار باطل فرزند خود بایستد.