🌱داستان های شگفت شهید آیت الله دستغیب ره ‌‌∞نصیب شدن طی الارض پس او را به خانه ام دعوت کردم چون هوا گرم بود پشت بام رفتیم و گنبد مطهر حضرت امیر علیه السلام نمایان بود پس از صرف شام مختصری به ایشان گفتم غرض از دعوت این است که من یقین کردم شما طی الارض دارید. و آن نامه ای که به شما دادم برای یقین کردن من بود الحال از شما خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید که چه کنم تا طی الارض نصیب من هم بشود ، تا این را شنید دانست که سرّ او فاش شده صیحه ای زد و مثل چوب خشک افتاد به طوری که وحشت کردم و گفتم: از دنیا رفت پس از آنکه به حال خود آمد فرمود : ای سید هر چه هست به دست این آقاست و اشاره به گنبد مطهر کرد و گفت: هر چه می خواهی از او بخواه این را گفت و رفت و دیگر در نجف اشرف دیده نشد و هر چه تحقیق کردم دیگر کسی او را ندید . 🌐 https://eitaa.com/joinchat/2386886772C9034807562@NDE_IR