بانویی که تکه تکه شد؛ اما زنده ماند🔞
🔹۲۷ سال قبل با همسرم ازدواج کردم. از وقتی که به سراغ موادمخدر شیشه رفت، تهمتهای ناموسی به من و دخترمان می زد. روز حادثه همسرم میدانست در خانه کسی نیست و قصد قتل مرا داشت، به سرعت از خانه خارج شدم و وقتی به در حیاط رسیدم، با قمه ضربهای به پاشنه پایم زد که روی زمین افتادم با قمه ضرباتی به سمت سر و صورتم میزد، من سعی می کردم با دست جلوی ضربات قمه را بگیرم، تا اینکه یکی از زنان همسایه او را هل داد و همسرم با اطمینان از اینکه مرا کشته فرار کرد.
پسر بانوی مضروب گفت: وقتی بالای سر مادرم رسیدم نبض مادرم نمیزد و پدرم اطمینان پیدا کرده بود که مادرم را کشته که دیگر به او ضرباتی نزده بود. انگشت و دست راست مادرم روی زمین بود که برای پیوند به بیمارستان بردیم اما ۲ انگشت و انگشتر مادرم در کوچه نبود و وقتی مادرم در بیمارستان به هوش آمد، متوجه شدیم که پدرم انگشت و انگشتر مادرم را با خودش برده است/رکنا
#به_جمع_مابپوندید
@Moori82325
🇮🇷
#باماهمراه_شوید
#التماس_دعای_فرج