📚 💎 قسمت اول 🔅 فریاد خاموش زیر آسمان نیلگون، هیچ کس بیش از من خانم ها را نمیشناسد. عمر من خیلی زیاد است؛ هزاران سال. زیباترین خاطراتم با خانم های ایرانی بوده است. من عاشق آن ها هستم، چون خانم های ایران زمین از ابتدا حُرمت مرا نگه داشته و هیچ وقت به من بی مهری نکرده اند. اگر تصاویر حکاکی شده بر سنگ های تخت جمشید را ببینی، متوجه می شوی که من آن جا هم رفیق شفیقِ خانم های ایرانی بوده ام. این را هم بگویم که من ربطی به دین و مذهب ندارم. هرجا که زنی میخواسته زنانگی کند و دل مردی را یک عمر به تسخیر خود درآور، من حضور داشته ام. عشق واقعی بدون من زاده نشده و زاده نخواهد شد. تا صدسال پیش خانم های انگلیسی و آمریکایی هم مرا بخش جدایی ناپذیر از خود میدانستند و حاضر نبودند بدون من جایی آفتابی شوند! زندگی من فراز و فرود زیادی داشته است. آن هایی که ارزش کارم را فهمیدند؛ مرا با هیچ چیزی عوض نکردند و برخی که خیال کردند مزاحم شان هستم با من بی مهری کردند. ولی من این ها را به دل نمیگیرم وبا هیچ بانویی قهر نمیکنم. مهم آن است که هر زنی دلش برایم تنگ شود، فوری خودم را به او میرسانم و او را در آغوش میکشم. نام من «پوشش» است و سرگذشتم طولانی و شنیدنی. 📑 کتاب ترگل، ص ۱ ادامه دارد... ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌿 @Naghshe_rah313