یکی از علما می گفت مورچه ای را دیدم که به زحمت یک دانه گندم، از زیر خار و خاشاک پیدا کرد و به زور آن را حمل کرد، هرجا پستی و بلندی بود، می افتاد و دوباره بلند می شد...پشت سرش راه افتادم...خیلی با مشقت رفت تا به لانه رسید...اما ناگهان گنجشکی دم لانه ی او فرود آمد و مورچه را با دانه گندم خورد!! به فکر فرو رفتم که آدمی که به مبدا و معاد ایمان نداشته باشد هم همینجوری است.این همه زحمت میکشد مال و منال جمع میکند با زحمت همه را تا زمان پیری حفظ میکند و یک دفعه فرشته مرگ بر سرش فرود می آید... بدون باور به مبدا و معاد زندگی پوچ است... در صفحات پیش در مورد غفلت و عبرت صحبت کردیم...اما به راستی از چه چیزی نباید غفلت کرد و از چه چیزی میتوان عبرت گرفت؟؟ قرآن کریم می فرماید ، در خلقت آسمانها و زمین و تفاوت شب و روز و کشتی و حرکت آن در دریا و باریدن باران و حیات دوباره گیاهان و بادها و ابرها عبرت هایی برای آنان که اهل اندیشه هستند.هارون به امام موسی کاظم(ع)نامه نوشت که مرا با سخنانی کوتاه موعظه کن... امام فرمودند: در هر آنچه میبینی موعظه ای نهفته است...