ناحِله🏴
پسر‌جوون‌اومدھ‌بود خبر‌شهادت‌و بہ‌خانوادش‌بدھ . . . اون‌شهید‌یہ‌خواهر‌۴سالہ‌داشت. خبر‌رو‌داد‌، همہ‌داشتن‌گریہ‌میکردن‌.دختر‌یواشکے اومد‌در‌گوش‌اون‌پسر، چادر‌کوچولوشو‌گرفت‌گفت: «همہ‌عروسکامو‌میدم‌بهت‌میشہ‌داداشمو‌بدے؟! آخہ‌دلم‌براش‌خیلےتنگ‌شده