💠🔹دليل آن هم روشن است فرائض و واجبات مصالحى دارد كه اگر ترك شود به انسان لطمه جدّى مى‌زند در حالى كه مستحبّات چنين نيست و به اين مى‌ماند كه كسى داروى اصلى درد خود را رها كرده و به داروهاى اضافى و غير ضرورى بپردازد. در حديثى كه در غرر الحكم از اميرمؤمنان عليه السلام نقل شده مى‌خوانيم: «يَسْتَدَّلُ‌ عَلىٰ‌ إدْبٰارِ الدُّوَلِ‌ بِأرْبَعٍ‌ تَضيٖيعِ‌ الْاُصُولِ‌ وَ التَمَسُّكِ‌ بِالْفُرُوعِ‌ وَ تَقْديٖمِ‌ الْأرٰاذِلِ‌ وَ تَأخيٖرِ الْأفٰاضِلِ‌؛ چهار چيز است كه دليل بر سقوط دولت‌ها مى‌شود: ضايع ساختن اصول، و چسبيدن به فروع و مقدم داشتن اراذل و مؤخر داشتن افاضل». تفسير ديگرى كه براى اين گفتار حكيمانه است اين‌كه در بعضى از عبادات اگر واجبات را رها كنند و به مستحبات بپردازند مستحب اساساً باطل است؛ مانند كسى كه روزه قضاى واجب بر اوست اگر روزه مستحب بگيرد از اساس باطل است و يا اين‌كه حج واجب را رها كند و به سراغ حج مستحب برود كه به عقيده جمعى حج مستحب او باطل است. ادامه دارد..... 🔶 @Nahj_Et