🔹تفسیر سوره مبارکه مائده آیه های(۴۶و۴۷)🔹 ✅انجیل، کتاب هدایت و نور در تعقیب آیات مربوط به تورات ، در این آیه و آیه بعد، به وضع انجیل اشاره کرده، مى گوید: پس از رهبران و پیامبران پیشین، مسیح(علیه السلام) را مبعوث کردیم، در حالى که نشانه هاى او کاملاً با نشانه هائى که تورات داده بود، تطبیق مى کرد (وَ قَفَّیْنا عَلى آثارِهِمْ بِعیسَى ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْراةِ). این جمله تفسیر دیگرى نیز دارد و آن این که: مسیح(علیه السلام) به حقانیت تورات که بر موسى بن عمران نازل شده بود، اعتراف کرد، همان طور که تمام پیامبران آسمانى به حقانیت پیامبران پیشین، معترف بودند . آنگاه مى گوید: انجیل را در اختیار او گذاشتیم که در آن هدایت و نور بود (وَ آتَیْناهُ الإِنْجیلَ فیهِ هُدىً وَ نُورٌ). در قرآن مجید به تورات ، انجیل و قرآن هر سه نور گفته شده است: درباره تورات مى خوانیم: اِنّا أَنْزَلْنَا التَّوْریةَ فِیْها هُدىً وَ نُورٌ .(۱) و درباره انجیل در آیه فوق، اطلاق نور شده. و درباره قرآن مى خوانیم: قَدْ جائَکُمْ مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِیْنٌ .(۲) در حقیقت همان طور که تمام موجودات جهان براى ادامه حیات و زندگى خود احتیاج شدید به نور دارند، آئین هاى الهى و دستورهاى کتب آسمانى نیز براى رشد و تکامل انسان ها ضرورت قطعى دارد. اصولاً ثابت شده که تمام انرژى ها، نیروها، حرکات، و زیبائى ها، همه از نور سرچشمه مى گیرند و اگر نور نباشد، سکوت و مرگ، همه جا را فرا خواهد گرفت. همچنین اگر تعلیمات پیامبران نباشد، همه ارزش هاى انسانى ـ اعم از فردى و اجتماعى ـ به خاموشى مى گراید که نمونه هاى آن را در جوامع مادّى به روشنى مى بینیم. قرآن در موارد متعددى از تورات و انجیل به عنوان یک کتاب آسمانى یاد مى کند. در این که این دو کتاب در اصل، از طرف خدا نازل شده، جاى هیچ گونه شک و تردید نیست، ولى این نیز مسلّم است که این دو کتاب آسمانى بعد از پیامبران دست خوش تحریف شدند، حقایقى از آن کم شد و خرافاتى بر آن افزوده گردید که آنها را از ارزش انداخت و یا کتب اصلى فراموش گردید و کتاب هاى دیگرى که تنها بخشى از حقایق آنها را در برداشت به جاى آنها نشست.(۳) بنابراین، اطلاق نور به این دو کتاب، ناظر به تورات و انجیل اصلى است. بار دیگر به عنوان تأکید، روى این مطلب تکیه مى کند که نه تنها عیسى بن مریم، تورات را تصدیق مى کرد، بلکه انجیل کتاب آسمانى او نیز گواه صدق تورات بود (وَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْراةِ). و در پایان مى فرماید: این کتاب آسمانى مایه هدایت و اندرز پرهیزکاران بود (وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقینَ). این تعبیر، همانند تعبیرى است که در آغاز سوره بقره درباره قرآن آمده است، آنجا که مى گوید: هُدىً لِلْمُتَّقِیْنَ: قرآن وسیله هدایت پرهیزکاران است .(۴) نه تنها قرآن، تمام کتاب هاى آسمانى چنینند که وسیله هدایت پرهیزکاران مى باشند. منظور از پرهیزکاران کسانى هستند که در جستجوى حق، و آماده پذیرش آن مى باشند. بدیهى است، آنها که از سر لجاج و دشمنى دریچه هاى قلب خود را به روى حق مى بندند، از هیچ حقیقتى بهره نخواهند برد. قابل توجه این که: در آیه فوق در مورد انجیل ، نخست فِیْهِ هُدىً گفته شده، سپس هُدىً به طور مطلق آمده است. این تفاوت تعبیر ممکن است به خاطر آن باشد که در انجیل و کتاب هاى آسمانى، دلائل هدایت براى همه بدون استثناء هست، ولى براى پرهیزکاران که در آن به دقت مى اندیشند، باعث هدایت و تربیت و تکامل است. * * * پس از اشاره به نزول انجیل در آیه گذشته، در این آیه مى فرماید: ما به اهل انجیل دستور دادیم که به آنچه خدا در آن نازل کرده است، داورى کنند (وَ لْیَحْکُمْ أَهْلُ الإِنْجیلِ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فیهِ). شک نیست که منظور از جمله بالا این نیست که قرآن هم اکنون به پیروان مسیح(علیه السلام) دستور مى دهد که باید به احکام انجیل عمل کنند; زیرا این سخن با سایر آیات قرآن و با اصل وجود قرآن که اعلام آئین جدید و نسخ آئین قدیم مى کند، سازگار نیست، بلکه منظور این است که: ما پس از نزول انجیل بر عیسى(علیه السلام) به پیروان او دستور دادیم که به آن عمل کنند و طبق آن داورى نمایند.(۵) و در پایان آیه، بار دیگر تأکید مى کند: کسانى که بر طبق حکم خدا داورى نکنند فاسقند (وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ). ادامه⬇️