قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹ترجمه و شرح خطبه (۸۲)🔹 ↩️بديهى است منظور از دنيا در اينجا زندگى آبرومندانه و خالى از نياز به ديگرا
📝ترجمه م شرح خطبه (۸۲) ↩️ج: دقّت در حساب، يکى ديگر از ويژگى هاى حساب الهى در روز قيامت است که در آيات قرآن، گاهى به عنوان «مثقال ذرّه» (سنگينى يک ذرّه) و گاهى به عنوان «مثقال خردل» (سنگينى يک دانه خردل، که دانه بسيار کوچکى است و ضرب المثل در کوچکى قرار گرفته، مانند تعبير به «سرِ سوزن» که در فارسى به کار مى رود) به آن اشاره شده است. د: سخت گيرى در حساب; درباره کسانى که در زندگى دنياى خود، نسبت به مردم سخت گيرى داشته اند ويژگى ديگرى از حساب روز قيامت است که در آيات قرآن از آن تعبير به «سوء الحساب» شده است. به يقين خداوند «سوء حساب» به معناى حساب نادرست و بد، با کسى ندارد; بلکه منظور از آن سخت گيرى درباره کسانى است که سخت گير بوده اند. هـ: حسابهاى آسان; از پاره اى از آيات قرآن به خوبى استفاده مى شود که به عکس گروه بالا، خداوند درباره بعضى حساب «يوم القيامه» را آسان مى گيرد و آنها کسانى هستند که در دنيا حسابها را بر ديگران آسان گرفته اند و خدا هم به پاداش اعمال خيرشان، حساب را بر آنها آسان مى گيرد، قرآن مجيد مى گويد: «فَأَمَّا مَنْ اُوتِىَ کِتَابَهُ بِيَمِينِهِ* فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَاباً يَسِيراً* وَ يَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُوراً; امّا کسى که نامه اعمالش به دست راستش داده شده است، به زودى حساب آسانى براى او مى شود و مسرور و شادمان به خانواده اش ملحق مى گردد». در حديثى از پيغمبر(صلى الله عليه وآله) آمده است: «ثَلاَثٌ مَنْ کُنَّ فِيهِ، حَاسَبَهُ اللّهُ حِسَاباً يَسِيراً وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِهِ; قَالُوا: وَ مَا هِىَ يَا رَسُولَ اللّهِ؟ قَالَ: تُعْطِي مَنْ حَرَمَکَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَکَ وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَکَ; سه صفت است که در هر کس باشد خداوند حساب را بر او آسان مى گيرد: به کسى که تو را محروم کرده، عطا کنى! و با کسى که از تو بريده، پيوند برقرار سازى! و از کسى که به تو ستم کرده بگذرى و عفو کنى!» اين حديث به خوبى نشان مى دهد که حسابِ آسانِ خداوند در قيامت، بازتابى است از حسابى که انسان در اين دنيا با ديگران داشته است. و- آنها که بى حساب وارد بهشت مى شوند; در برابر گروههايى که در حساب آنها سخت گيرى و يا آسان گيرى مى شود، گروه سومى هستند که بى حساب وارد بهشت مى شوند; آنها کسانى هستند که در اوج تقوا و پرهيزگارى و معارف حقّه الهيّه بودند. در حديثى از امام سجاد(عليه السلام) مى خوانيم: «إِذَا جَمَعَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ الاَْوَّلِينَ وَ الآخِرِينَ، قَامَ مُنَاد - فَنَادَى يُسْمِعُ النَّاسَ - فَيَقُولُ: «أَيْنَ الْمُتَحَابُّونَ فِي اللّهِ؟» فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَيُقَالُ لَهُمْ: «اذْهَبُوا إِلَى الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِسَاب»; هنگامى که خداوند اوّلين و آخرين را (در روز قيامت) جمع مى کند، ندا دهنده اى بر مى خيزد و اين سخن را به گوش همه مى رساند، مى گويد: «کجا هستند آنهايى که به خاطر خدا يکديگر را دوست مى داشتند؟» در اين هنگام گروهى از مردم بر مى خيزند، به آنها خطاب مى شود: «برويد به سوى بهشت بدون حساب!»». شبيه همين معنا درباره صابران و پيشگامان در ايمان به اطاعت خدا نيز آمده است. در مقابل آنها گروهى هستند که بدون حساب وارد دوزخ مى شوند; زيرا آنقدر آلوده اند که نيازى به حساب ندارند! از جمله در حديثى از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم: «ثَلاَثَةٌ يُدْخِلِهُمُ اللّهُ النَّارَ بِغَيْرِ حِسَاب: إِمَامٌ جَائِرٌ وَ تَاجِرٌ کَذُوبٌ وَ شَيْخٌ زَان; سه گروهند که خداوند آنها را بدون حساب وارد دورزخ مى کند: پيشوايان ستمگر و تاجران دروغگو (که با دروغ و توطئه خود، خون محرومان را مى مکند) و پيرمردان زناکار». در ديگر روايات گروه هاى ديگرى نيز در اين زمره، ذکر شده اند. بديهى است که هم اين گروه و هم گروههايى که بدون حساب وارد بهشت مى شوند، کسانى هستند که آنقدر در طريق معصيت، يا طاعت قدم برداشته و در ناپاکى و يا در مسير پاکى گام نهاده اند به گونه اى که وجودشان يکپارچه نور، يا ظلمت است و با چنين شرايطى نياز به حساب ندارند و در واقع استثنايى هستند بر مسأله عموميّت حساب که در آغاز بحث به آن اشاره شد. 2- دنياپرستى مذموم است نه دنيادارى نکته ديگرى که اشاره به آن در اينجا لازم به نظر مى رسد، اين است که آنچه درباره نکوهش از دنيا در اين خطبه و مانند آن آمده ناظر به دنياپرستى است. يعنى روش کسانى است که همه ارزش ها را فداى منافع مادّى مى کنند. «دل و دين» بر سر دنيا مى نهند و گرنه زندگى آبرومندانه و بهره گيرى معقول از مواهب الهى، هرگز در اسلام ممنوع و نکوهيده نيست. شرح بيشتر در اين زمينه، با ذکر مدارک و شواهد به خواست خدا در ذيل خطبه هاى مشابه خواهد آمد. ✔️پایان خطبه @Nahjolbalaghe2