📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۱۰۵ الی ۱۱۲
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
و به این ترتیب، احاطه علمى خداوند، هم نسبت به اعمال آنها است و هم نسبت به جزاى آنها، و این دو در حقیقت دو رکن قضاوت کامل و عادلانه است، که قاضى هم از حوادثى که رخ داده کاملاً آگاه باشد و هم از حکم و جزاى آن.
* * *
در آن روز همه مردم در برابر خداوند حىّ قیّوم، کاملاً خاضع مى شوند (وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ).
عَنَت از ماده عنوة به معنى خضوع و ذلت آمده، لذا به اسیر، عانى گفته مى شود، چرا که در دست اسیرکننده، خاضع و ذلیل است.
و اگر مى بینیم در اینجا خضوع به وجوه (صورت ها) نسبت داده شده، به خاطر آن است که همه پدیده هاى روانى از جمله خضوع، نخستین بار، آثارش در چهره انسان ظاهر مى شود.
این احتمال را نیز بعضى از مفسران داده اند که وجوه در اینجا به معنى رؤساء ، سردمداران و زمامداران است که در آن روز همگى در پیشگاه خدا ذلیل و خاضع مى شوند (ولى تفسیر اول مناسب تر به نظر مى رسد).
انتخاب صفت حىّ و قیّوم از میان صفات خدا به خاطر تناسبى است که این دو صفت با رستاخیز، که روز حیات و قیام همگان است دارد.
و در پایان آیه، اضافه مى کند: مأیوس و نومید از ثواب الهى کسانى هستند که بار ظلم و ستم بر دوش کشیدند (وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً).
گوئى ظلم و ستم همچون بار عظیمى است که بر دوش انسان سنگینى مى کند و از پیشرفت او به سوى نعمت هاى جاویدان الهى بازمى دارد، ظالمان و ستمگران چه آنها که بر خویش ستم کردند، یا بر دیگران، از این که در آن روز، با چشم خود مى بینند، سبکباران به سوى بهشت مى روند، اما آنها زیر بار سنگین ظلم در کنار جهنم زانو زده اند، نومیدانه به آنها نگاه مى کنند و حسرت مى برند!.
* * *
و از این نگاه که روش قرآن غالباً بیان تطبیقى مسائل است بعد از ذکر سرنوشت ظالمان و مجرمان در آن روز، به بیان حال مؤمنان پرداخته، مى گوید: اما کسانى که اعمال صالحى انجام دهند، در حالى که ایمان دارند، آنها نه از ظلم و ستمى مى ترسند و نه از نقصان حقشان (وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلایَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْماً).
تعبیر به مِنَ الصّالِحاتِ اشاره به این است که: اگر نتوانند همه اعمال صالح را انجام دهند، لااقل بخشى از آن را به جا مى آورند; چرا که ایمان بدون عمل صالح، درختى است بى میوه همان گونه که عمل صالح بدون ایمان، درختى است بى ریشه که ممکن است چند روزى سر پا بماند اما سرانجام مى خشکد، به همین دلیل، بعد از ذکر عمل صالح، قید وَ هُوَ مُؤْمِنٌ ، آمده است.
اصولاً عمل صالح نمى تواند بدون ایمان، وجود پیدا کند، و اگر هم گاهى افراد بى ایمان، اعمال نیکى انجام دهند بدون شک، محدود و ضعیف و استثنائى خواهد بود، و به تعبیر دیگر براى این که عمل صالح به طور مستمر، ریشه دار و عمیق انجام گیرد، باید از عقیده پاک و اعتقاد صحیحى سیراب گردد.
* * *
نکته ها:
۱ ـ فرق ظلم و هضم
در آخرین جمله آیات مورد بحث، خواندیم مؤمنان صالح، در آن روز نه از ظلم مى ترسند، و نه از هضم.
بعضى از مفسران گفته اند: ظلم اشاره به این است که آنها در آن دادگاه عدل هرگز از این بیم ندارند که ستمى بر آنها بشود و به خاطر گناهى که انجام نداده اند مؤاخذه گردند، و هضم اشاره به آن است که از نقصان ثوابشان نیز وحشتى ندارند; چرا که مى دانند پاداش آنها بى کم و کاست داده مى شود.
بعضى دیگر احتمال داده اند: اولى اشاره به آن است از نابود شدن کل حسناتشان بیم ندارند، و دومى اشاره به آن است که حتى از نقصان مقدار کمى از آن نیز وحشتى به خود راه نمى دهند; چرا که حساب الهى دقیق است.
این احتمال نیز وجود دارد که: این مؤمنان صالح احتمالاً لغزش هائى نیز داشته اند، یقین دارند این لغزش ها را بیش از آنچه هست درباره آنها نمى نویسند و از ثواب اعمال صالحشان نیز چیزى نمى کاهند.
تفسیرهاى فوق در عین حال با هم منافاتى ندارند و ممکن است جمله بالا اشاره به همه این معانى باشد.
* * *
۲ ـ مراحل رستاخیز
در آیات فوق، به یک سلسله از حوادث که در آستانه رستاخیز و بعد از آن تحقق مى یابد اشاره شده است:
۱ ـ مردگان به حیات بازمى گردند.
۲ ـ گنهکاران جمع و محشور مى شوند.
۳ ـ کوه هاى زمین متلاشى و سپس همه جا پراکنده مى شوند و صفحه زمین صاف و کاملاً مستوى مى گردد.
۴ ـ همگان به فرمان دعوت کننده الهى گوش فرا مى دهند و همه صداها خاموش و آهسته مى گردد
۵ ـ در آن روز شفاعت بى اذن خدا مؤثر نیست
۶ ـ خداوند همه را براى حساب آماده مى کند
۷ ـ همگى در برابر حکم او سر تسلیم فرود مى آورند
۸ ـ ظالمان مأیوس مى گردند
۹ ـ مؤمنان به لطف پروردگار امیدوار میشوند
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2