💟 (۳۳) 💟 7⃣▫️نماز اول وقت؛ قسمت اول: 📌اشاره ✍ خواندن نماز در اول وقت، لبیک به ندای خداوند متعال است که بندگانش را در وقتی معیّن به راز و نیاز با خودش فرا می‌خواند و دوست دارد بنده اش، همه کارهای خود را به خاطر فرمان او کنار بگذارد و در مقابلش اظهار فروتنی کند. هرچند نمازهای واجب، فرصت مشخصی دارند و می‌توان مدتی آنها را به تأخیر انداخت، ولی به جا آوردن نماز در اول وقت، فضیلتی دارد که نمی توان آن را نادیده گرفت، تا جایی که امام صادق (ع) فرمود: ✨«فَضل الوَقت الأوّل علی الآخر کَفضلِ الآخرة عَلَی الدّنیا؛ 🍃فضیلت اول وقت [نماز] بر آخر وقت، همچون فضیلت آخرت بر دنیاست. » [۱] ▫️در جای دیگر فرمود: «هر نمازی دو وقت دارد؛ اول و آخر. اول وقت، بهترینِ آن است. هیچ کس نباید نماز را بی دلیل به آخر وقت بیندازد. آخر وقت فقط برای بیمار و علیل وکسی که عذری دارد، قرار داده شده است». [۲] ▫️در روایتی آمده است که روزی حضرت رضا (ع) برای استقبال از عده ای بیرون رفت. وقت نماز فرا رسید و حضرت راه خود را به طرف محلی مناسب که در آن نزدیکی بود، کج کرد، زیر صخره ای ایستاد و خطاب به یکی از یارانش فرمود: «اذان بگو. » آن مرد عرض کرد: «یابن رسول الله، منتظر بمانیم تا دوستانمان نیز به ما ملحق شوند. » حضرت فرمود: «خدا تو را بیامرزد، هرگز نمازت را بی دلیل از اول وقت به تأخیر مینداز. همیشه رعایت وقت را بکن. » پس آن شخص اذان گفت و نماز را خواندند». [۳] 🔺 از جمله اعمال عبادی که در سیره بیشتر شهیدان به چشم می‌خورد، پای بندی به است. شرایط سخت جنگ تحمیلی، درگیری‌های عملیات و مشغله‌های کاری زیاد و مانند آن، موجب نمی شد که آنان اول وقت را به تأخیر بیندازند و مشغول کاری دیگر شوند. اینک به بیان نمونه‌هایی از اظهار بندگی شهیدان می‌پردازیم. 🌷 ✍حسین مهدیان می‌گوید: در هر جلسه ای که با آقای بهشتی داشتیم، موقعی که وقت نماز می‌رسید، کار و جلسه بلافاصله تعطیل می‌شد که انسان را به یاد این حدیث پیامبر اسلام می‌انداخت که: 🍃«من از دنیای شما سه چیز را دوست دارم: نماز اول وقت، بوی خوش و زن. » ایشان می‌گفت: «زمان جلسه ما تمام شده است و الان باید نماز خواند. نماز باصفایی هم می‌خواند. تمرکز [زیادی] در نماز داشت». [۴] ▫️در جلسه ای که خدمت ایشان داشتیم، همه محو گفتار و حرکات و صحبت‌های ایشان بودند که ظهر شد. ایشان گفت: «اگر آقایان موافق باشند، نماز بخوانیم. » تصور ما از این حرف، این بود که اگر جمعِ حاضر، موافق ادامه سخنرانی ایشان باشند، مطابق رأی آنها به حرف هایش ادامه می‌دهد، اما آقای بهشتی وقتی رأی گیری کرد و دید اکثریت قریب به اتفاق حضار در جلسه، موافق ادامه سخنرانی ایشان هستند، گفت: «پس حالا که رأی گیری شد، به اتفاق هم می‌رویم و نماز می‌خوانیم». [۵] ▫️یک بار که در خدمت آقای بهشتی بودیم و ایشان با جمعی از خارجی‌ها برنامه‌ها ملاقات داشت، در ادامه جلسه، وقت نماز شد. ناگهان مشاهده کردم آقای بهشتی بدون تعارف با صراحت خاصی و بدون آنکه در ذهن خود بیاورد، این حرکت مطابق عرف معمول سیاست نیست، به آنها گفت: «الان به مدت سه دقیقه وقت نماز من است. » و بعد برخاست و بلافاصله تکبیرة الاحرام گفت و نماز را شروع کرد. [۶] ▫️در سال‌های بین ۴۴ تا ۴۹ که آقای بهشتی در آلمان بود، یکی از همراهان ایشان می‌گفت: «در سفری که با آقای بهشتی از هامبورگ به شهر دیگری می‌رفتیم، اول ظهر به یک ایستگاه راه آهن رسیدیم و ایشان روی همان سکویی که مسافران سوار قطار می‌شوند، چند دقیقه ای که فرصت پیدا کرد، چون اول ظهر و وقت نماز بود، قبله نما را گذاشت و بعد از اینکه قبله را مشخص کرد، به نماز ایستاد. مردم تعجب کرده بودند. به هم می‌گفتند: «این آقا دارد چه کار می‌کند؟ » رفته بودند پلیس را خبر کرده بودند. [۷] ---------- 📚پی نوشت ها: [۱]: میزان الحکمة، ج ۶، ص ۳۱۶. [۲]: میزان الحکمة، ج ۶، ص ۳۱۶. [۳]: میزان الحکمة، ج ۶، ص ۳۱۷. [۴]: سیره شهید دکتر بهشتی، ص ۳۶۴. [۵]: سیره شهید دکتر بهشتی، ص ۳۶۲. [۶]: سیره شهید دکتر بهشتی، ص ۳۶۲. [۷]: سیره شهید دکتر بهشتی، ص ۳۵۷. ----------------------------------------- 🌴الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج🌴