💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده
#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۱۰۷
نگاهم را دادم به خندههای قشنگ مرضیه و گفتم
_ ببین بعد از چند سال این اولین اتفاقی لذت بخشیه که داره تو زندگی من میافته، قبل از اون همش ، دلتنگی، دوری، بی محبتی و تنهایی بود
محکم زد روی پام و سریع از جاش بلند شد. انگشتش رو گرفت سمت من و خوند
_در نومیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است
آواره مباد علی از دست
چون علی آقا هست کام دل هست
گر صبر کنی به صبر بیشک
علی آقا به تو آید اندک اندک
به شوخی و با خنده صداش رو برد بالا
مشغول شو ای سحر به کاری
تا بگذری از چنین شماری
همینطوری که با دستم پام رو ماساژ میدادم گفتم
_خانم چرا توی اشعار نظامی دست میبری. همچینم محکم زدی روی پام داره میسوزه
خنده بلندی کرد
_ از این بعد همینه بخوای غمباد بگیری و هی بگی، دلتنگم و تنها هستم، همینه. نفس عمیق ولی پنهانی کشیدم اما متوجه حالاتم شد و گفت
_دیگه چته
_ هیچی بی خیال
_ میدونی که نمیتونم بی خیال بشم، زود باش بگو ببینم چی شد که یواشکی آه کشیدی
_ حسرت کشیدم که ای کاش من واقعا عضوی از خونواده شما بودم.
ریز سرشو تکون داد
_ این دفعه میبخشمت ولی یه دفعه دیگه اینجوری حرف بزن، ببین چیکارت کنم، عزیزم، مگه شعر ابو سعید ابوالخیر رو نشنیدی که میگه
گر در یمنی چو با منی پیش منی
گر پیش منی چو بی منی در یمنی
من با تو چنانم ای نگار یمنی
خود در غلطم که من توام یا تو منی.
گاهی وقت ها آدمها با هم قرابت خونی ندارند، ولی انقدر از نظر اعتقادی و اجتماعی بهم نزدیکن که حکم خواهری و برادری رو دارند...
#جمعه_ها_و_ایام_تعطیل_پارت_نداریم
سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۴۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۹۰ پارت جلوتر بخونن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@Mahdis1234
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚