باسمه تعالی اولین کلام امام حسن علیه السلام در روزی که امیرمؤمنان(در سن شصت و سه سالگی)به شهادت رسید و مردم با امام حسن علیه السلام بیعت کردند به خلافت،امام مجتبی در حضور مردم بر منبر بر آمد و چند جمله در باب امیرالمومنین به اختصار سخن گفت.امام حسن به مردم این چنین فرمود:ای مردم ،خدا دیشب کسی را به جوار خود پذیرفت که نه گذشتگان و نه مردم آینده،از حیث عمل و تلاش و کار برای خدا،به پایه او نرسیده اند و نخواهند رسید.پیامبر پرچم جهاد را به علی می سپرد و علی به صحنه ی جنگ می رفت.جبرائیل امین در جانب راست او و میکائیل در سمت چپ او بودند و او می جنگید.و از میدان برنمی گشت،مگر آن وقتی که فتح کرده بود و دشمن را سرکوب کرده بود.مردی که در هنگام ترک این دنیا،درحالی که خلیفه بود- یعنی حاکم مطلق کشورهای اسلامی بود- از مال دنیا ، فقط هفتصد درهم از این همه زر و سیمی که در آفاق کشورهای اسلامی بود و او می توانست در آنها تصرف بکند،فقط هفتصد در هم باقی گذاشت؛ آن هم جمع نکرده بود تا برای او بماند،می خواست برای خانواده ی خود،خادمی،خدمتکاری فراهم کند،پولش رانداشت.باید تدریجا"جمع می کرد و جمع کرده بود. شده بود فتصد درهم. این تعریف امام حسن ازدامیرالمومنین است منبع:کتاب انسان ۲۵۰ساله •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💜 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 💜 https://eitaa.com/Nasehin