🏴🏴🏴🏴🏴
گفتم از درد نهان یار به من میگوید
یا که مخفی به حسین و به حسن میگوید
نه حسین و نه حسن راز غمش داد خبر
نه به زینب نه به فضّه نه بمن میگوید
گوش او ناله جانسوز مرا میشنود
چشمهایش به من از ضعف بدن میگوید
هر گه از پیکر آزرده او میپرسم
عوض او در و دیوار سخن میگوید