سیدالشهداء علیه السلام هم مهاجر بود و هم مجاهد
(فَقَدْ وَقَعَ اجْرُهُ عَلَی اللهِ). پیغمبر اکرم در عالم رؤیا به او فرموده بود: حسینم! مرتبه و درجهای هست که تو به آن مرتبه و درجه نخواهی رسید مگر از پلکان شهادت بالا بروی (مُهاجِراً الَی اللهِ وَ رَسولِهِ)..
در حدود بیست و چهار روز عملًا حسین بن علی در حال مهاجرت بود؛ از آن روزی که از مکه حرکت کرد (روز هشتم ماه ذی الحجّه) تا روزی که به سرزمین کربلا رسید و آنجا باراندازش بود و خرگاه خودش را در آنجا فرود آورد. آن روزی که از مکه حرکت کرد و آن خطبه معروفی را که نقل کردهاند خواند، هجرت و جهادش را توأم با یکدیگر ذکر کرد: خُطَّ الْمَوْتُ عَلی وُلْدِ ادَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلی جیدِ الْفَتاةِ وَ ما اوْلَهَنی الی اسْلافی اشْتِیاقَ یعْقوبَ الی یوسُفَ. ایهّاالناس! مرگ برای فرزند آدم زینت قرار داده شده است، آنچنان که یک گردنبند برای یک زن جوان زینت است. مرگ ترسی ندارد، مرگ بیمی ندارد. شهادت در راه خدا و در راه ایمان، برای انسان تاج افتخار است که بر سر میگذارد و برای یک مرد مانند آن گردنبندی است که یک زن جوان به گردن خود میآویزد؛ زینت و زیور است. کأَنّی بِاوْصالی تَتَقَطَّعُها عُسْلانُ الْفَلَواتِ بَینَ النَّواویسِ وَ کرْبَلا ایهاالناس! الآن از همین جا گویا به چشم خودم میبینم که در آن سرزمین، چگونه آن گرگهای بیابان ریختهاند و میخواهند بند از بند من جدا کنند. رِضَی اللهِ رِضانا اهْلَ الْبَیتِ ما اهل بیت از خودمان رضایی نداریم، رضای ما رضای اوست
شهید مطهری(ره)، آزادی معنوی، ص۱۶۲