📖 حافظ و شعر یزید بن معاویه ‏━━━━━━━━━━━━━ يزيدبن معاويه غزلى با اين مطلع سروده: انا المسموم ماعندى به ترياق ولاراقى ادركأساً و ناولها الا ياايهالساقى حافظ شيرازى نيز در غزل معروف اول دیوانش، مصرع دوم اين بيت يزيد را چنين تضمين كرده به صورتی که دیوانش با همین مصراع یزید آغاز شده : الا ياايهاالساقى ادركأساً و ناولها كه عشق آسان نمود اول ولى افتاد مشكلها "اهلى شيرازى "، در قطعه اى با اين مضمون، چنين سروده: خواجه حافظ را شبى ديدم به خواب گفتم:"اى در فضل و دانش بى مثال از چه بستى بر خود اين شعر يزيد با وجود اين همه فضل و كمال؟ " گفت:" واقف نيستى زين مسئله مال كافر هست بر مؤمن حلال " "كاتبى نيشابورى "، پس از خواندن قطعه بالا، در جواب سرود: عجب در حيرتم از خواجه حافظ به نوعى كش خرد، زان عاجز آيد چه حكمت ديد در شعر يزيد او كه در ديوان، نخست از وى سرايد؟ اگرچه مال كافر بر مسلمان حلال است و درو شكى نشايد ولى از شير، عيبى بس عظيم است كه لقمه از دهان سگ ربايد ظاهراً ماجرا بين اين چند شاعر همین جا پايان مى يابد. ‏━━━━━━━━━━━━━ 💎@NasimeAdab ‏━━━━━━━━━━━━━ https://eitaa.com/joinchat/1940455734C44aa2c9c48