📖 وقتی آهنگ مورد علاقه ام را می گفت، وقتی بهترین شعر مورد علاقه ام را حدس می زد، وقتی می گفت به چه چیزهایی علاقمندم، به چه چیزهایی عشق می ورزم، وقتی عدد دلخواهم را ، رنگ دوست داشتنی ام را ، حدس می زد، و وقتی حدس می زد ویژگی های دلخواه من چیست، می دیدم که همه را بی کم کاست درست می گوید. فقط بعد ها خوب که دقت کردم دیدم در واقع او حدس نمی زد پیشگویی می کرد نه ،پیشگویی هم نمی کرد بلکه انشاء می نمود می گفت و می شد چون از همان لحظه که لب های او چیزی را می گفت علاقه ی بی نهایت من به آن آغاز می شد و در طول زمان گسترش پیدا می کرد به گونه ای که عشق را برخلاف قوانین دیگر، عطف بما سبق می کرد و گذشته را هم از آن مستغرق می نمود برای همین من به خطا، گفته های او را حدس گمان می کردم و یا بعد پیشگویی و آخر سر دانستم که او انشاء می کرد. چرا که به واقع می دیدم تمام عمر، آنچه را بر لبانش جاری کرده به شیرینی لب هایش دوست می داشته ام و همین تنها باگ ماجرا بود که من شیرینی لب هایش را در گذشته از کجا می چشیدم؟! 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛