📕نــداے قــرآن و دعــا📕
⚫️⚫️🕊⚫️⚫️🕊⚫️⚫️🕊⚫️⚫️           @zohoreshgh ❣﷽❣ #معرفی_یاران_امام_حسین(ع
⚫️⚫️🕊⚫️⚫️🕊⚫️⚫️🕊⚫️⚫️           @zohoreshgh ❣﷽❣ (ع)📜 🌹 ❤️ ❤️ ⚫️در روز عاشورا پس از حملات پی در پی سپاه کوفه، مردی به نام « یزید بن مغفل » برای مبارزه تن به تن به میدان آمد و خطاب به بریر بن خضیر گفت:«گمان می‌کنی خدا با تو چه کرده؟!» 🌺بریر گفت:«به خدا سوگند او در حق من نیکی کرده و کار تو را در مسیر شرّ و بدی قرار داده.» 🔥یزید بن مغفل گفت:« دروغ می گویی و پیش از این دروغگو نبودی! آیا به یاد می آوری که می گفتی معاویه گمراه و گمراه کننده است و علی بن ابی طالب امام بر حق و پیشوای هدایت است؟» ✨بریر پاسخ داد:« گواهی می دهم که گفتار و اعتقاد من همین است.» 🔥یزید بن مغفل گفت:« من شهادت می دهم که تو از گمراهان هستی.» 💫بریر گفت:« آیا حاضر به مباهله هستی؟ از خدا می‌خواهیم دروغگو را لعنت کند و کسی که حق می گوید، کسی را که بر باطل است از پای در آورد؟ آیا حاضری با یکدیگر مبارزه کنیم؟» 💥هر دو دست ها را برای مباهله بلند کردند و از خدا خواستند دروغگو را لعنت کند و اهل حق، اهل باطل را از پای در آورد. آن‌گاه هر دو با هم در آویختند. ⚡️دو ضربه رد و بدل شد. یزید بن مغفل ضربتی بر بریر وارد کرد که زیانی متوجه وی نشد. آن‌گاه بریر ضربه شمشیری بر یزید فرود آورد که کلاهخود او را شکافت و در سر او فرو رفت. 👿مرد دیگری از سپاه کوفه به نام « رضی بن منقذ » به بریر حمله کرد و مدتی با یکدیگر مبارزه کردند تا بریر او را بر زمین زد و روی سینه او نشست. 👿مرد فریاد زد:« کجایند یاران تا مرا نجات دهند؟!» 🔥«کعب بن جابر» به یاری او شتافت و با نیزه به بریر حمله کرد و آن را بر پشت بریر فرو برد. 💥می‌گویند کعب بن جابر - قاتل بریر - وقتی از کربلا باز گشت خواهرش، انوار، به او گفت:« تو دشمن پسر فاطمه را یاری کردی و قاری بزرگ قرآن را کشتی. گناه بزرگی مرتکب شدی! به خدا سوگند هرگز با تو کلمه ای سخن نخواهم گفت.» کعب از کرده‌ی خود پشیمان شد و اشعاری سرود که در آن حزن و اندوه خود را بابت ارتکاب این جرم بزرگ یاد آور شده است. 📗ابصار العین، ص 72. 📘قصه کربلا، ص 296. 🥀الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🥀 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ⚫️⚫️🕊⚫️⚫️🕊⚫️⚫️🕊⚫️⚫️