یه بار دیگه که به دوستم گفتم ناراحت گفت من تورو میشناسم برای اذیت کردن اون ادم اونقدر بهش فکر کردی و سرراهش فرار گرفتی و باهاش حرف زدی که حالا اینجوری عاشقش شدی جواب دادم چی میگی تو؟ اتفاقا اون ادم اصلا اجازه نمیداد باهاش حرف بزنم فقط از چشمی در نگاهش میکردم یا وقتی توی حیاط یا کوچه با پسرش بازی میکرد از پشت پنجره نگاهش میکردم دوستم به شوخی اما عصبی اروم زد رو شونه‌م و خاک توسری نثارم کرد و گفت چقدر تو بدبختی... برو توبه کن و از خدا بخواه کمکت کنه از این گناه نجات پیدا کنی ناراحت دستش رو پس زدم و لب زدم خاک توسر خودت... مگه چکار کردم؟ ادامه دارد کپی حرام _______________ جبران دیشب🌹❤️