شرعی بدو، غیرشرعی بفرما!
این شبها سریال «یاور» که توی خانه من صدایش میکنم «ستایش ۴»، از شبکهی 3 رسانهی ملی پخش میشود. بخشی از روندهای داستانیای که دارد در آن شکل میگیرد؛ ماجرای دلباختگی آصف (دوست محسن، نوهی یاور= حشمت فردوس سابق) به خواهر محسن (غزل) است؛ آصف، جوانی حدوداً ۲۲ یا ۲۳ ساله است که همدانشگاهی محسن در رشتة حقوق است.
مشکل از اینجا آغاز میشود که پدر آصف و پدربزرگ غزل که زمانی دوست و شریک بودهاند؛ به دلایلی اکنون سایهی همدیگر را با تیر میزنند؛ پدر آصف که آب پاکی را روی دست پسرش ریخته و گفته مگر از جنازهی من رد شوی که بگذارم با این دختر ازدواج کنی؛ یاور هم که به خود آصف گفته من حتی جنازهی غزل را روی دوش تو نمیگذارم که تا قبرستان ببری!
آنوقت دائماً مسئولان و نمایندگان مجلس و کارشناسان حوزوی و غیرحوزوی نسبت به بحران جنسی در ایران هشدار میدهند و هی آمار میدهند که ازدواج و فرزندآوری در ایران کاهش پیدا کرده است و چه و چه و روز به روز هم کار دارد بدتر میشود. شگفت اینکه معمولاً هم تنها راهکار را دادن وام بیشتر و آسانتر به جوانان میدانند و به نگاههای عرفی نادرست خانوادهها کمتر توجه میکنند و میکنیم.
دو جوان اگر بخواهند از راه شرعی، تازه با کلی تأخیر نیازهای عاطفی و جنسی خود را برآورده کنند؛ هزار تا مانع سر راهشان هست؛ درحالیکه همین جوانان اگر بخواهند از راه غیرشرعی اقدام کنند؛ همهجورهاش، تأکید میکنم همهجورهاش با هزینهی پایینی در دسترسشان هست و نیازی هم به گذشتن از هفتخان موافقتهای خانوادهها و رسم و رسوم عجیب و غریب و پرهزینه ندارند؛ نشان به آن نشان که همین الآن بیایید سایتهایی را به شما نشان دهم که در آن، هزاران شهروند ایرانی از دختر مجرد دبیرستانی گرفته تا خانم ۶۰ ساله آمادهی هر نوع رابطهای هستند.
شاید کسی بگوید که این فیلم و سریال است؛ در پاسخ عرض کنم؛ همین چند روز پیش در رسانههایمان منتشر شد و همه خواندیم که کیومرث تیموری، روستای بره کلک کشماهور از توابع شهرستان کوهدشت استان لرستان پس از ۳۲ سال بالاخره توانست با دختر موردعلاقهاش ازدواج کند؛ در خود تهرانش هم خانم و آقایی را میشناسم که دو سال پیش عقد کردهاند؛ اما تازه ازدواج کردهاند و رفتهاند سر خانه و زندگی خودشان؛ چرا؟ چون بلافاصله پس از عقدشان یکی از نزدیکانشان فوت کرد و طبق سنت خانوادگی و قبیلهای باید به احترام او یک سال صبر کنند و صبر کردند؛ اما متأسفانه وقتی یک سال مرحوم اولی داشت تمام میشد؛ یکی مرحومهی دومی فوت فرمودند و این دو بختبرگشته «باید» یک سال دیگر هم صبر میکردند و کردند؛ وگرنه نعوذ بالله قرآن خدا غلط میشد!
خلاصهاش اینکه خرد جمعی ما ایرانیانی که خود را عقل کل میدانیم گاهی، سالهاست که دارد این پیام را به صورت ضمنی به دختر و پسر خودش میدهد که اگر شرعی میخواهی حالا حالاها باید بدوی؛ ولی اگر غیرشرعی میخواهی بفرما!
محمدرضا آتشین صدف
لینک یادداشت در پایگاه خبری بیان ما
http://www.bayanema.ir/note/71055/preview/