😔 این چندهزارمین داغ کابل است هَزاره نیستم اما هزارمین بار است به یاد اشک تو چشمم شبیه شب، تار است به تلخکامی بادام چشم‌هایت که زمین به تو چقدَر حالِ خوش بدهکار است زمین و مین شده کابوس روز و شب‌هایت جهانِ کورشده، ناگزیر از انکار است صدای ضجه‌ی کابل به گوش هر که رسید تمام عمر به داغ غمش بدهکار است چقدر عین توام.... چشمه‌ام بادامیست! تو گریه می‌کنی و چشم‌های من تار است مریم ابراهیم زاده