🍃سرمایۀ امیدم گفته‌اید خودمان را محاسبه کنیم. باشد، به روی جشم. یکی یکی حساب می‌کنم گناهانم را ولی به من بگو با اضطرابی که شمارش گناهان برایم به ارمغان می‌آورد، چه باید کرد. هر چه قدر بیشتر گناهانم را حساب می‌کنم🌴💎🌹💎🌴 فاصله‌ام را از تو بیشتر احساس می‌کنم. نکند معنای این فاصله این باشد که تو با من دوست نمی‌شوی! این است؟ گناهان من در نیامدن تو چه قدر اثر داشته؟ می‌شود بگویی؟ التماس می‌کنم بگو هیچ اثری نداشته. این طور اگر بگویی، راحت‌تر گناهانم را شماره می‌کنم. اگر گناه من، آمدنت را به تأحیر انداخته باشد می‌توانم به این فکر کنم که تو با من دوست می‌شوی؟ آقا! یا وظیفۀ محاسبه را از دوشم بردار یا به من بگو با وجود همۀ این گناهان باز هم به دوست شدن با من فکر می‌کنی.🌴💎🌹💎🌴 من آن قدر قوی نیستم که اگر امیدم به دوست شدن تو با من کم شود باز هم توان زندگی کردن داشته باشم. اصلاً کاری به قوّت و توان ندارد کسی که بدون امید به دوست شدن تو با خودش نفس می‌کشد زنده نیست. کمکم کن آقا! به دادم برس! نگذار امیدم به دوست شدن تو با من با شعلۀ گناهان بی‌شماری که کرده‌ام آتش بگیرد. شبت بخیر سرمایۀ امیدم! 🌴💎🌹💎🌴 🌴💎🌹💎🌴