گلچین نکته های ناب
🌴📚🌴 بسم رب الشهدا مجنون من کجایی؟ #قسمت بیست ششم روای رقیه به آقای حسینی گفتم که شرط من برای شن
🌴📚🌴📚🌴 بسم رب الشهدا مجنون من کجایی؟ امروز قراره ساعت ۱۱همرزم شهیدبابایی مهمون ماباشند ساعت ۹هم من و آقای حسینی هنوز روم نمیشه بگم سیدمجتبی خدایا 😂😂🙈🙈🙈 وارد معراج الشهدا به نشان تو دستم نگاه کردم یعنی متاهل وارد اتاق مصاحبه شدم إه آقای حسینی اومده -سلام خوب هستید سید:ممنون خانم گل شما خوبی؟ -ممنونم آقای حسینی سید:خانمم آقای حسینی چیه آخه من و شما محرمیم ۱۰روز دیگه عقدمونه حالا سیدجان پیشکش حداقل بگو آقاسید -🙈🙈خب من خجالت میکشم سید:من فدای خجالتت بشم از شما آقاسیدم مقبوله سرلشگر محمدی ب گوشی آقاسید زنگ زد که نزدیکه بعداز یه ربع سرلشگر محمدی وارد معراج الشهدا شد ضبط صوت و دوربین آماده کردیم قرار شد آقاسید سوالات بپرسه من یاداشت کنم سرهنگ محمدی:خب من درخدمتم اول خودمون بهم معرفی کنیم سید: من سیدمجتبی حسینی ام سرلشگر پاسدار ایشونم خانم جمالی همسرم هستن سرلشگر:سلامت باشید بسم الله شروع کنیم بسم الله سید:آقای محمدی خودتون معرفی کنید سرلشگر:من سرلشگر بازنشسته ارتش سعید محمدی هستم از همرزان شهیدبابایی سید:سرلشگر از شهید بابایی برامون بگید سرلشگر: زندگینامه: عباس بابایی (۱۳۲۹ - ۱۳۶۶) عباس بابایی، در سال ۱۳۲۹ در شهرستان قزوین دیده به جهان گشود. وی دوره ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۴۸، به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت و پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتی برای تکمیل دوره به آمریکا اعزام شد. بابایی در سال ۱۳۴۹، برای گذراندن دوره خلبانی به آمریکا رفت و پس از بازگشت با ورود هواپیماهای پیشرفته اف - ۱۴ به نیروی هوایی، وی که جزء خلبان‌های تیزهوش و ماهر در پرواز با هواپیمای شکاری اف - ۵ بود، به همراه تعداد دیگری از همکاران برای پرواز با هواپیمای اف - ۱۴ انتخاب و به پایگاه هوایی اصفهان منتقل شد. با اوج‌گیری مبارزات علیه نظام ستمشاهی، بابایی به عنوان یکی از پرسنل انقلابی نیروی هوایی، در جمع دیگر افراد متعهد ارتش به میدان مبارزه وارد شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وی گذشته از انجام وظایف روزمره، به عنوان سرپرست انجمن اسلامی پایگاه، به پاسداری از دستاوردهای پرشکوه انقلاب اسلامی پرداخت. بابایی با دارا بودن تعهد، ایمان، تخصص و مدیریت اسلامی چنان درخشید که شایستگی فرماندهی وی محرز و در تاریخ 1360/5/7، فرماندهی پایگاه هشتم هوایی بر عهده او گذاشته شد. به هنگام فرماندهی پایگاه با استفاده از امکانات موجود آن، به عمران و آبادانی روستاهای مستضعف نشین حومه پایگاه و شهر اصفهان پرداخت و با تامین آب آشامیدنی و بهداشتی، برق و احداث حمام و دیگر ملزومات بهداشتی و آموزشی در این روستا، گذشته از تقویت خط سازندگی انقلاب اسلامی، در روند هر چه مردمی کردن ارتش و پیوند هر چه بیشتر ارتش با مردم خدمات شایان توجهی را انجام داد. بابایی، با کفایت، لیاقت و تعهد بی پایانی که در زمان تصدی فرماندهی پایگاه اصفهان از خود نشان داد، در تاریخ 1362/9/9 با ارتقاء به درجه سرهنگی به سمت معاون عملیات نیروی هوایی منصوب و به تهران منتقل گردید. او با روحیه شهادت طلبی به همراه شجاعت و ایثاری که در طول سال‌ها، در جبهه‌های نور و شرف به نمایش گذاشت، صفحات نوین و زرینی به تاریخ دفاع مقدس و نیروهای هوایی ارتش نگاشت و با بیش از ۳۰۰۰ ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم وقت خویش را در پرواز های عملیاتی و یا قرارگاه‌ها و جبهه‌های جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد و به همین ترتیب چهره آشنای «بسیجیان» و یار وفادار فرماندهان قرارگاه‌های عملیاتی بود و تنها از سال ۱۳۶۴ تا هنگام شهادت، بیش از ۶۰ مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رسانید. وی برای پیشرفت سریع عملیات‌ها و حسن انجام امور، تنها به نظارت اکتفا نمی‌کرد، بلکه شخصاً پیشگام می‌شد و در جمیع مأموریت‌های جنگی طراحی شده، برای آگاهی از مشکلات و خطرات احتمالی، اولین خلبان بود که شرکت می‌کرد. بابایی به علت لیاقت و رشادت‌هایی که در دفاع از نظام، سرکوبی و دفع تجاوزات دشمنان از خود بروز داد، در تاریخ 1362/2/8 به درجه سرتیپی مفتخر گردید. تیمسار عباس بابایی صبح روز پانزدهم مرداد ماه سال 1366 مصادف با روز عید قربان همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راه کار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای آموزشی اف-۵ از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد. وی پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف گلوله‌های تیربار ضد هوایی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به شهادت رسید. یکی از راویان مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ درباره این واقعه نوشته است: « به دنبال اصابت گلوله به هواپیمای تیمسار بابایی 🌴📚🥀📚🌴